فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

سبک زندگی اسلامی

آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «سبک زندگی در بیان علما :: دیگر بزرگان» ثبت شده است


دستور العمل غذایی از استاد صمدی آملی

1-     خوردن همزمان ماست و ترب مضر می باشد و موجب بیماریهای پوستی می شود.

2-     ماست و مرغ برای مزاج سرد ضرر دارد.

3-     سبزی شاهی(ترتیزک) باعث خونسوزی و سبزی گشنیز زن را عقیم می کند.

4-     مصرف روزی یک عدد تخم مرغ سنگین می باشد، اعضا دیر باز می شود.

5-     فلفل و ترشی باعث استرس و رعب می شود. وترشی برای حافظه ضرر دارد.

6-     گوشت ماهی ضرر به چشم می رساند مگر در ماه یک تا دوبار.

7-     شیر گاو به بچه اثر ژنتیکی دارد و بد است.

8-     خواب شب سه ساعت بعد از شام و خواب روز نیم ساعت بعد از ناهار.

9-     ماست با مرغ و ترب و ماهی باهم مصرف نشود.

10- خوردتن غذای سبک (سوپ و سالاد) باید بعد از غذای سنگین باشد.(ترشح زیاد اسید موجب عدم

هضم غذای سنگین می شود) در نتیجه باعث سوء هاضمه می شود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۰
مشکات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۵۹
مشکات

نصایح امیرمؤمنان در آخرین لحظات عمر شریفشان

وجود مبارک امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ارتباط با روش زندگى صحیح، پاک، همراه با سلامت همه جانبه و به خصوص حساب گرى، به ویژه حسابگرى در ارتباط با باطن و نفس، گفتارى با فرزند بزرگوارشان امام مجتبى (علیه السلام) دارند. البته گفته هایى با حضرت سیدالشهداء نیز دارند که این گفتارها با فرزندان، براى همه پدران درس است که در فضایى صمیمى، با محبت و با صفا، با فرزندان خود گفتار مثبت داشته باشند و گفتارشان هدایت، دلالت و چراغ راه زندگى فرزندانشان باشد. به یک بار و دوبار نیز نباید پدران قناعت کنند. این مسأله تا زمان زنده بودن باید ادامه داشته باشد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) شاید ساعتى بیشتر به شهادتشان نمانده بود، اما در همان وقت اندک، گفتار با فرزندان شان را ترک نکردند و فرمودند:

«اوصیکما الله بتقوى الله و أن لاتبغیا الدنیا و ان بغتکما و لاتَأْسَفَا على شى ء منها زوى عنکما و قولا بالحق و اعملا للاجر و کونا للظام خصما و للمظلوم عونا، أوصیکما و جمیع ولدى و أهلى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم أمرکم» «اوصیکما» سخن با دو نفر است. «کما» در عربى، ضمیر تثنیه است؛ یعنى امام حسن و امام حسین (علیهما السلام). هر دوى شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم و به این که زندگى خود را از آلوده شدن به معصیت، گناه و انحراف حفظ کنید.

دل، جان و وجود خود را صرفاً براى امور مادى هزینه نکنید: «و أن لاتبغیا الدنیا» گرچه دنیا دنبال شما بدود. شما باید رابطه خود را با دنیا نظم بدهید، به کیفیتى که هیچ محرومیتى از دنیا براى شما نیاید و این دنیاى شما، آخرت ساز باشد. دین هیچ نوع محرومیتى را نمى پسندد. ارتباط شما با دنیا باید به کیفیتى باشد که مهر اهل دنیا و اسارت نسبت به دنیا به شما نخورد. آزادى خود نسبت به دنیا را حفظ کنید.

«و لا تأسفا على شى ء منها زوى عنکما» اگر روزى دیدید در گوشه اى از زندگى دنیاى شما کمى و کاستى پیدا شده است، سفره امروز شما مانند دیروز نبوده، توان خرید اجناس خیلى بالا را پیدا نکردید، خود و دل را در غصّه این کمبودها خرج نکنید؛ چون دل خیلى عزیزتر از این است که در غصّه این امور مادى و معمولى هزینه شود. این ها امورى است که با فرستادن ملک الموت، تمام این ها را از شما مى گیرند. مى خواهى در عالم برزخ هم یقه پاره کنى؟ بنشینى و گریه کنى؟ رابطه شما باید رابطه اى باشد که در هنگام قطع رابطه تأسف، غصّه و حزن براى شما به وجود نیاید. این نصیحت خیلى جالبى است که: تو خیلى بالاتر از این هستى که قلبت براى غصه خوردن براى اشیاء معمولى هزینه شود؛ که چرا او دارد و من ندارم؟ چرا این چیز را از مکّه براى آن عروسش آورده، براى من نیاورده است؟ چرا کسب امروزم مانند قبل یا فلانى نبوده؟حضرت على (علیه السلام) به فرزندانش مى فرماید: این چراها را دور بریزید و قلب الهى خود را از غصه خوردن بر این امور حفظ کنید. این گفتگوى پدر با فرزندان به قدرى مهم است که ساعتى مانده به شهادتش، این مقدار زمان را صرف گفتگوى دلالتى، هدایتى و خیرخواهى براى آنها کرد. «و نظم امرکم» ، «امر» در اینجا به معناى مجموعه زندگى است. در نگاه کردن، گوش دادن، بیدارى، خواب، خوراک، پوشاک، معاشرت، برخورد با مردم و خانواده، منظم باشید. رها و بى نظم نباشید.

ارزش وصیت در آخر عمر

معلوم مى شود این حرفها براى حضرت مهم تر از این بود که بفرمایند نماز مستحبى، یا قرآن بخوانند. این گفتار به قدرى مهم بوده که در بستر بیمارى، در حال گفتار مثبت با فرزندانش از دنیا رفت. اخلاق همه انبیا (علیهم السلام) نیز همین بود. شما فکر مى کنید همه پیامبران، نفس آخر را به نماز، ذکر و تسبیح تمام مى کردند؟

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: آخرین سخن انبیا (علیهم السلام) سفارش مردم به نماز بود؛ یعنى نفس آخر را با خدا حرف نزدند، بلکه با مردم حرف زدند؛ چون ارزش این بیشتر است. مى خواستند با خدا حرف بزنند،برخوردى خصوصى بود، اما با جمعى که در کنار بستر آنان نشسته بودند، آخرین نفس را خرج سفارش به نماز کردن، ارزشى همگانى بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۲۲
مشکات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۱۶
مشکات


سخنرانی حجـت الاسلام والمسلمین سرلک با موضوع سبک زندگی دینی در نهمین دوره ازسلسله جلسات پاتوق شیشه ای.  عنوان کلی جلسات این دوره " بررسی ابعاد سبک زندگی اسلامی- ایرانی" بود که 4سخنرانی در آن ایراد شد. متن سایر جلسات را در سایت جستجو کنید.

سلام علیکم

در ابتدا دو نکته گفته می شود که مقدمه نکات اصلی است،

نکته اول : در بررسی مفهوم یا پدیده سبک زندگی گاهی نگاهی که به این قصه است، نگاهی منفعل و مرعوب است، و نگاهی از سرخودباختگی است، که در بحث سبک زندگی رواج یافته است یعنی میگوید. ما برای اثبات خوب بودن و پیشرو بودن خود بیاییم تلاش کنیم که از این قافله عقب نمانیم. این نگاهی برای اثبات خوب بودن دین است، متاسفانه دراین دیدگاه خیلی از این دردها است، که متاثر از بعضی نگاه های کسانی است که کتاب می نویسند و یا حتی تفسیرقرآن میکنند، از آنها نشات می گیرد،که دین را علمی به روز و جالب نشان دهد که از دین داری خود خجالت نکشیم.

بشر با فرمولی زیست می کند و خود را کم و بیش با آن تطبیق داده است و این که چه نتایجی دارد بحث دیگری است، این نوع نگاه و پرداختن به سبک زندگی چیزی را به ما نمی دهد، یعنی اساساً شیوه زیستن و حیات، ریشه آن دینی است بدون اینکه بخواهیم زیاده گویی کرده باشیم، چون سبک متاثر از معنای زندگی است، اساساٌ زندگی چیست؟  به چه کسی در نگاه دقیق می توان گفت که زنده است؟ چه کسی حیات دارد؟ اگر مفهوم حیات، زندگی و زیستن، به درستی برای ما تعبیر نشود، شما به هر سبکی و هر فرمول و شریعتی برسید، بدون تردید از هدف دورتر شده اید.

سبک مدل ها و فرم هایی اند برای دستیابی به اهداف  که این به عنوان پیش فرض موضوع است، اگر بگوییم سبک شیوه های حرکت اند، بی مقصد در مورد سبک زندگی حرف زدن خشک بر آب زدن است و آب در هاون کوبیدن است، بی معناست، کسی معنای زندگی برای او مفهوم نشده ، در مورد مدل زندگی با او حرف بزنیم، آن فریبی که دنیای امروز به بشر داده است، همین است.

یک نگاه مکانیکی بیرونی با محوریت عقل ابزاری انسان را به گمان حیات نزدیک کرده است و به همین خاطر انسان امروز بیشتر از اینکه به اهداف زندگی مشغول باشد، به ابزار زندگی مشغول است.

ما مشکل زندگی را در حال تجربه کردن هستیم، روی صورت هایمان جراحی لبخند کردیم ،

 انسان امروز، انسانی است که از معنای زندگی دور شده و به مدل ها روی آمده است. شریعت های بشری چقدر رواج یافته و انواع مختلف پیدا کرده اند، پس نکته اول این است که باید معنای زندگی روشن شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۰۲:۲۰
مشکات


سبک زندگی اسلامی

نشست سبک زندگی اسلامی معطوف به مبحث خانواده

دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران

9/11/91


بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و الصلوة على رسول الله و على آله آل الله و اللعن الدائم على اعدائهم اعداءالله الى یوم لقاء الله.

اِلهی هَبْ لِیْ کَمالَ الْأِنْقِطاعِ اِلَیکَ، وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النّورِ، فَتَصِلَ اِلَى مَعْدِنِ الْعَظِمَة، وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقةً بِعِزِّ قُدْسِکَ. (مناجات شعبانیه، بحارالانوار، ج 1، ص 99-97)

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (انفال/ 24)

در ابتدا به مناسبت سه میلاد تبریک و تهنیت عرض می‌کنم؛ میلاد نبی اعظم(ص) منجی بشر از ظلمت و ذلت؛ میلاد حضرت صادق(ع) منجی اسلام از فهم غلط و فهم‌های ناصواب و میلاد انقلاب، فجر دوباره‌ی اسلام. امیدوارم خداوند ما را شایسته‌ی بهره‌مندی از این نعمات قرار دهد.

مسئله‌ی سبک زندگی ظاهراً یک مقوله‌ی نو قلمداد می‌شود. گاه گفته می‌شود که مسئله‌ی سبک زندگی یک امر نوظهور است و اولین‌بار در حوزه‌ی روان‌شناسی از سوی آلفرد آدلر طرح شده و در پی او شاگردانش این مقوله را بست داده‌اند. گاه نیز گفته می‌شود ماکس وبر موضوع را طرح کرده است. ماکس وبر قطعاً از جمله کسانی است که در روزگار ما به سبک زندگی پرداخته و در مقام ارائه‌ی سبک زندگی خاصی براساس مبانی فکری خود بوده است، اما به نظر ما این انگاره، انگاره‌ی درستی نیست. سبک زندگی مقوله‌ای است که همزاد انسان است و انسان اصولاً بدون سبک زندگی نمی‌تواند زیست کند. سبک زندگی قالب و شیوه‌هایی است که به طور متعارف در مواجهه‌ی جوارحی و جوانحی انسان با عرصه‌های حیات مورد رعایت قرار می‌گیرد و در شخصیت و معیشت آدمی ظهور و بروز می‌کند.

ممکن است گفته شود خودآگاهانه و نظری‌شدن این مباحث به برخی از متفکران در شرق و غرب بازمی‌گردد، اما نفس سبک زندگی یک مسئله‌ی انسانی و انسان‌پی است. انسان بدون اینکه سبک زندگی تعریف‌شده‌ای داشته باشد ـ هرچند شبه‌ناخودآگاه ـ نمی‌تواند زندگی کند. لهذا ما این تلقی را که می‌گوید این پدیده یک پدیده‌ی نوظهور است دقیق نمی‌دانیم.

من در اینجا می‌خواهم تلقی خود را از این پدیده بیان کنم. البته روشن است که تلقی من در بستر گفتمان دینی و در چارچوب تفکر معرفتیِ برگرفته از معارف اهل‌بیت(ع) است. حدیثی از حضرت صادق(ع) داریم که مستمسک بحث بنده در این جلسه است. این حدیث در کتاب «مصباح‌الشریعه» ذکر شده و این کتاب منسوب به امام صادق(ع) است. البته این کتاب مطمئناً تألیف آن بزرگوار نیست، اما از آنجا که این اثر مشحون از تعالیم و کلمات آن بزرگوار است به آن حضرت منسوب شده است. این حدیث، حدیثی بسیار دقیق و دارای کاربردهای گوناگون در عرصه‌های مختلف است. من از این حدیث، به حدیث «اصول المعاملات» تعبیر می‌کنم.

قال الصادق (ع): أصول المعاملات تقع اربعة اوجه معامله الله ومعامله النفس ومعاملة الخلق ومعاملة الدنیا. وکل وجه منها منقسم على سبعه ارکان. أما أصول معاملة الله تعالى فسبعة اشیاء اداء حقه وحفظ حده وشکر عطائه والرضا بقضائه والصبر على بلائه وتعظیم حرمته والشوق إلیه. واصول معاملة النفس سبعة: الخوف والجهد وحمل الاذى والریاضة وطلب الصدق والاخلاص واخراجها من محبوبها وربطها فی الفقر. واصول معاملة الخلق سبعة: الحلم والعفو والتواضع والسخاء والشفقه والنصح والعدل والانصاف. واصول معامله الدنیا سبعه: الرضا بالدون والایثار بالموجود وترک طلب المفقود وبغض الکثرة واختیار الزهد ومعرفه آفاتها ورفض شهواتها مع رفض الرئاسة فإذا حصلت هذه الخصال فی نفس واحدة فهو من خاصه الله وعباده المقربین واولیائه حقا. (مصباح‌الشریعه، ص 5ـ7)

حضرت می‌فرمایند: اصول رفتارها و معاملات بر چهار قسم تقسیم می‌شود:

ـ تعامل با خالق

ـ تعامل با نفس

ـ تعامل با خلق

ـ تعامل با هستی و دنیا.

در ادامه نیز بیان فرموده‌اند که هریک از این چهار ساحت به هفت رکن و ضلع تقسیم می‌شود. سپس یک‌یک اضلاع هفتگانه‌ی هریک از این چهار ساحت بیان می‌گردد.

درخصوص تقسیم عرصه‌ها و ساحات مناسبات، رفتارها و مواجهات انسان الگوهای گوناگونی ارائه شده است. در جامعه‌ی ما با تأسف الگوی پارسونزی رایج است که یک الگوی چهارگانه‌انگار است. دانشگاه‌های ما الگوی پارسونز را تلقی به قبول کرده‌اند که متأسفانه این الگو علاوه بر آنکه سکولار است (اگر نگوییم الگویی الحادی است) یکی از پراشکال‌ترین الگوهای تقسیم ساحات حیات است. این الگو نه جامع است و نه مانع، البته من در این جلسه در مقام نقد این الگو نیستم و تنها به آن اشاره کردم.

از آنجا که عرصه‌های حیات به رفتارهای انسان بازگشت می‌کند، می‌توان رفتارهای انسان را با معیارهای مختلف به شرح زیر تقسیم کرد:

1ـ منشأ شأن و شرایط فاعل. رفتارکنندگان دارای شئون مختلف هستند و رفتارهای آنان دارای مناشی مختلف است. در نگاه دینی ما نیز شأن و شخصیت افراد می‌تواند منشأ تقسیم رفتار باشد و می‌توان گفت که بسیاری از احکام نیز به همین ملاک بازمی‌گردد که چیزی برای یک فرد جایز و برای دیگری جایز نیست. برای مثال معیار تعلق خمس به شأن شخص در جامعه بازمی‌گردد. گاه ممکن است یک میزان دارای ثابت برای یک فرد با شأن اجتماعی خاص متعلق خمس باشد، ولی همین میزان برای شخص دیگر با شأن اجتماعی دیگر متعلق خمس نباشد.

2ـ موضوع فعل و ساحت عمل. چه چیزی متعلق عمل ماست؟

3ـ انگیزه و نیت. چه چیزی موجب صدور یک فعل مشخص شده است؟ این خصوصیت موجب تغییر احکام در حوزه‌ی‌ اخلاق و حقوق می‌شود. مثلاً آیا یک فعل را کسی به قصد قربت انجام داده یا به انگیزه‌ی دیگری؟ حتی آنچه تکلیف الزامی است می‌تواند با گوهر و اکسیر نیت به حرام تبدیل شود. نماز ظهر را به قصد ریاء می‌خوانیم. این عمل در صورت یک عمل واجب است اما سیرت این عمل یک عمل حرام است و روز قیامت ما را عقاب می‌کنند که چرا نماز ظهر خواندید، چون قصد قربت نداشتید.

4ـ ابزار و مجاری فعل. بر این اساس که فعل جوارحی (برونی) و یا جوانحی (درونی) باشد، می‌توان افعال را تقسیم کرد.

5ـ منبعی که برای هر فعل حکمی را صادر می‌کند، این منبع عقل است یا نقل؟ شرع است یا خرد است؟ که این نیز می‌تواند منشأ تقسیم باشد.

همچنین خود احکامی که معطوف به انواع افعال و تعیین‌کننده‌ی هویت فعل در عرصه‌های مختلف است نیز دست‌کم از این جهت قابل تقسیم است که آیا سنخه‌ی حکم از نوع بایدها و نبایدها (الزامی و تکلیفی) است و یا از نوع شایدها و نشایدها (احکام ارزش‌مدار و تهذیبی) است. در اینجاست که حقوق و اخلاق پدید می‌آید. این طبقه‌بندی‌ها را می‌توان به گونه‌های دیگری نیز طبقه‌بندی کرد که در این جلسه جای طرح آنها نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۶
مشکات

"هوالغفور"

زندگی به سبک حسینی

سخنرانی حجه الاسلام نظافت              مراسم محرم 1434 هیات آل طه و یاسین                                           شب دوم

همان طور که در شب گذشته نیز بیان شد، انسان گاهی سبک زندگی اش را ، سبک زندگی حیوانی انتخاب می کند. بارزترین ویژگی زندگی در حیوانات ، حرکت و فعالیت بر مدار غریزه است و تلاش او در جهت تامین نیازهای شکم و شهوت خود است.

نکته قابل توجه این موضوع است که حتی اگر مدل زندگی خود را شبیه حیوانات انتخاب نماید، باز هم نمیتواند مانند آنها زندگی کنند. زیرا خدا به انسان عقل داده است و او مدام خود را مقایسه میکند. انسان به جهت داشتن روحیه تنوع طلبی ،  به سرعت دچار دلزدگی از لذتهایش میشود . زیرا آرامش خود را  در این دنیا جستجو می کند در حالی که قرار مطلوب  او در بهشت است که شکل میگیرد

در تعقیب نماز عصر این دعا آمده است که:             اللّهمّ انّى اعوذ بک من نفس لا تشبع‏

 

5.تفاخر و تکاثر :

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ

پس از لعب ، لهو ، زینه و تفاخر ، تفاخر (فخرفروشی) یکی دیگر از ویژگی های زندگی حیوانی انسان ها است .

این نشانۀ زندگی انسانی نیست که فرد مدام  دوست داشته باشد به وسیله ای برتری خود را نسبت به دیگران نشان دهند . این رفتاری است شیطانی ! شیطان هم سعی کرد برتری خود بر انسان را با مقایسه جهت جنس ماده ای که از آن آفریده شد (آتش) بر جنس انسان (گِل بد بو) به اثبات برساند.

بعضی به زیباییشان فخر می فروشند ، بعضی به منبرشان ، بعضی به...

فخر فروشی آرامش انسان را ازبین می برد.

درکنار تفاخر، صفت تکاثر نیز(حساب و کتاب کردن نسبت به آنچه انجام داده اند ) از ویژگی های زندگی حیوانی است.گاهی بعضی پول های خود را شمارند و با آن نسبت به دیگران فخر می فروشند. بعضی نسبت به فرزندانشان فخر می فروشند و ...

خداوند در ابتدای سوره تکاثر می فرماید:

أَلْهَئکُمُ التَّکاَثُرُ(1)حَتىَ‏ زُرْتمُ‏ُ الْمَقَابِرَ(2)

افزون طلبى (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. (1)

تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! (2)

 

نوع نگاه به دنیا :

نوع نگاهی که فرد به زندگی و این دنیا دارد ، سطح انتظارات و مدل رفتار او در این دینا را تعیین می نماید.

حضرت علی (ع) می فرماید :

إنّ‏ المضمار الیوم‏ و السّباق‏ غدا

مضمار به مکانی گفته میشود که اسبها را در آن نگه داری میکند تا برای روز مسابقه چابک شوند. و سباق به معنی آن چیزی است که برای مسابقه دهندگان به عنوان جایزه تعیین می شود

 اگر من باورم این باشد که این دینا باشگاهی برای  نیرومند شدن و پرورش یافتن است و من آدمی هستم که ظرفیت ساخته شدن را دارم، آنگاه دیگر از سختی های این دنیا خسته نم یشویم، دیگر در این دنیا مدام به غذای لذیذ نمی گردم.

مردم در این دنیا پول می دهند تا به باشگاه بروند و در آنجا سختی بکشند ،تا برای روز مسابقه آماده شوند.

 

دین و زندگی مطلوب

دین از زندگی مطلوب تحت عنوان حیات طیبه یاد میکند . خاطر نشان میکنم مهمترین ویژگی دین حق این است که همه زندگی شما را برای نورانی شدن بسیج می کند. به عبارت بهتر هنر اسلام این است که برای هرچه خدا به انسان داده است طرح دارد و آن را مدیریت می کند.

اسلام رابطه های انسان(رابطه با خود ، خدا ، انسان و محیط)  را به گونه ای تنظیم و نظام مند میکند که با پیروی از این نظام ارتباطی ، عمل انسان به حیات طیبه تبدیل می گردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۳
مشکات

هوالفتاح

زندگی به  سبک اهل بیت علیهم السلام

سخنرا نی استاد ارجمند حجه الاسلام نظافت                                    جلسه اول  5 محرم 1433/  30 آبان 1391

 

انسان ها بر اساس نگاه و هدفی که برای زندگی خود انتخاب میکنند ، مدل زندگی خود را تنظیم می نمایند.

یکی از این مدل های زندگی ، مدل زندگی ائمه  می باشد که براساس دین می باشد .  توجه داشته باشید که شرط رسیدن و پرداختن به مدل زندگی امام ، ابتدا  ناراضی بودن از وضع موجود  است.

 

کدام مدل مطلوب است ؟

به طور کلی مدل های برای زندگی مطلوب است که بتواند درباره تمام موضوعات حرفی برای گفتن داشته باشد.  به همین جهت هم ، دین  به جهت داشتن نگاهی همه جانبه به زندگی  ، به عنوان یک مدل مناسب طرح می گردد.

این نکته قابل طرح است که اساسا هر مدلی که بتواند راجع به همه چیز حرف داشته باشد حتی اگر مدل خوبی هم نباشد ، همین قدر که توانسته راجع به همه چیز حرفی داشته باشد ،  خودش خیلی مهم است.

 

قران و انواع مدل های زندگی :

در نگاه قرآن ، مدل های زندگی گوناگونی وجود دارد  که به آن اشاره خواهیم کرد. به این آیه توجه کنید :

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ (سوره انفال/آیه 24)

خدا در این آیه میگوید که که به دستورات خدا و رسولش گوش کنید تا شما را زننده کنند .

مظمون این آیه به این نکته اشاره دارد که گویا از نگاه قرآن زندگی های وجود دارد که نشانه هایی از زنده بودن در خود ندارند !

 

1. مدل زندگی حیوانی :

زندگی انتخابی توسط این افراد ، تفاوت چندانی با آنچه در زندگی چهارپایان مشاهده میکنیم ، ندارد . او هم مانند چهارپایان غذا میخورد ، حرکت میکند و .... . رفتارهای و سلایق او بیشتر شبیه حیوانات است

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید:

فَمَا خُلِقْتُ لِیَشْغَلَنِی أَکْلُ الطَّیِّبَاتِ کَالْبَهِیمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا (نامه 45)

مرا نیافریده‏اند، تا خوردنیهاى گوارا سرگرمم سازد، چون چارپاى بسته که به علف‏ پردازد

 

حضرت دراینجا بیان میکند که آیا انتظار دارید که من دلم را خوش کنم به خوراکی ها خوش مزه و گوارای این دنیا  ؟

ایا خلقت من برای این است تا شبیه موجودی باشد که کل غصه او ، غصه شکم است ؟(هَمُّهَا عَلَفُهَا)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۵۹
مشکات

وحید یامین پور/«مدنی بالطبع» بودن انسان از آن مفاهیمی است که مورد بحث بسیاری از متفکرین بوده است. از جمله خواجه نصیر الدین طوسی که تفکر اجتماعی خود را بر همین مفهوم بنا می کند. اجمالا همه پذیرفته اند که انسان در کنار دیگر انسان ها ابعاد حقیقی وجود خویش را کشف می کند. به عبارت دیگر اگر اجتماع انسانی وجود نداشت، بخش هایی از ابعاد فطری و وجودی انسان مجال رشد و ظهور نمی یافت. اما این آغاز ماجراست. آیا صرف «با دیگران بودن» یا «در جمع بودن» منظور است؟

مساله این است که دوران مدرن با اصالت دادن به «فرد» (اندیویدوآلیسم) انسان را اصالتاً از دیگران جدا می کند و از اجتماعی بودن او معنایی دیگر تولید می کند. در واقع انسان در جامعه مدرن، «در جمع» هست ولی «با جمع» نیست. اجتماع مدرن حاصل جمع جبری اتم های منفک و منعزل از هم است نه واجد یک روح واحد در هم تنیده؛ فارابی مبنای رشدیافتگی مدینه فاضله را «الفت» می داند. الفت همان در هم تنیدگی اجتماعی است که احساسات متقابل و عمیق را موجب می شود. (برخی، مفهوم همبستگی–solidarity- دورکیم را متناظر با این مفهوم می دانند.) در جامعه اسلامی بیش و پیش از آنکه عدالت اصالت داشته باشد، الفت و محبت و روابط عمیق میان فردی اصالت دارد.(برخی فلاسفه مانند آیت الله مصباح یزدی از اساس معتقدند در جامعه ی اسلامی، عدالت اصالت ندارد و وجه مطلوب و آرمانی جامعه اسلامی با الفت و محبت شکل می گیرد هرچند که در عمل ناچارید شؤون اجتماعی را بنابر عدالت ساماندهی کنید؛ یا آنگونه که شهید مطهری استدلال می کند بنابر عدل نه جود)
سینما، پارک، کارناوال ها، دنسینگ ها و… همه فضاهایی هستند تا ترس و اضطراب ناشی از تنهایی انسان مدرن را جبران کنند. تنهایی و اضطرابی که ناشی از همان اتمیزه شدن جامعه مدرن است. انسان «در جمع» قرار می گیرد تا برای لحظاتی احساس رها شدگی و پرتاب شدگی را از خود دور کند ولی به محض جدا شدن از محیط شلوغ، دوباره با هجوم اضطراب ها تنها می ماند. تلویزیون، اینترنت، موبایل و انواع دیگر رسانه های ارتباط جمعی ابزارهای ایجاد خلسه ای هستند که به این انسان تنها مجال اندیشیدن و در نتیجه مضطرب شدن را ندهند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۱:۱۵
مشکات

س: اخلاق چیست؟

ج: اخلاق بر دو قسم است.

1 ـ اخلاق مربوط به قلب.

2 ـ اخلاق مربوط به اعضاى بدن.

س: ممکن است مثالى براى هریک از آنها بزنید؟

ج: اخلاق مربوط به قلب مانند دلسوزى و حسد. اخلاق مربوط به اعضاى بدن مانند راستگویى و دروغگویى.

س: بطور کلى، اخلاق چند قسم است؟

ج: دو قسم:

1 ـ اخلاق نیک و فضائل اخلاقى یا صفاتى که خوبست انسان داشته باشد.

2 ـ اخلاق بد و رذائل اخلاقى یا صفاتى که داشتنش براى انسان زشت و بد است.

س: تکلیف انسان در برابر اخلاق چیست؟

ج: تکلیف انسان بدیهى است. انسان باید خود را به فضائل اخلاقى آراسته گرداند، و از اخلاق بد دورى کند. به این دلیل که اخلاق نیک براى انسان کمال است و اخلاق بد، نقص و کمبود، و انسان ذاتاً و فطرتاً طالب کمال است، و از نقص و کمبود نفرت دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۹
فرهنگ معاشرت

س: منظور از آداب اسلامى چیست؟

ج: آداب اسلامى عبارتست از رهنمودهاى اسلام در باره بسیارى از جزئیات و مسائل مربوط به زندگى انسان که در بعضى موارد توصیه فرموده که انجام داده شود و در بعضى موارد دیگر سفارش کرده است که انجام نگیرد، و در عین حال، احکام واجب و حرام در باره آنها صادر نفرموده است. ولى بى تردید، توجه به اینگونه دستورات اسلام، فرد و جامعه را در مسیر تکامل مى اندازد، و در دنیا و آخرت مقام انسان را بالا مى برد.

س: اگر آداب اسلامى موجبات ترقى انسان را فراهم مى سازند. چرا اسلام آنها را بصورت واجب و حرام مقرر نفرموده است؟

ج: اسلام، ضعف طبیعى بشر را به حساب آورده است. خداوند هیچگاه نخواسته است با احکام دشوار و طاقت فرسا انسانها را به ستوه آورد از این رو در مورد مسائل ضرورى دینى و دنیوى، صریحاً حکم به وجوب یا حرمت داده است اما، در موارد دیگر به خود انسان واگذار کرده است و به انسان اختیار داده است که اینگونه کارها را انجام دهد تا ندهد، در عین حال اسلام در هر مورد جزئى و کلى اشاره کرده است که این کار خوب و پسندیده است یا زشت و ناپسند، تا مردم سختکوش که همواره در صدد ترقى و تعالى خود و جامعه شان هستند، به این آداب عمل کنند و به پاداش نیک در این جهان و در جهان دیگر نائل آیند.

س: ممکن است براى آداب اسلامى مثالهایى بزنید؟

ج: آداب اسلامى بسیارند. در اینجا فهرست مختصرى از آنها را مى آوریم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۷
فرهنگ معاشرت

 هر جامعه از تعدادى جوامع کوچک و بزرگ نظیر خانواده تشکیل مى شود و رژیم حاکم بر هر جامعه با وضع قوانین و مقرراتى روابط افراد جامعه را با یکدیگر در این جوامع کوچکتر مشخص مى کند. رژیمهاى طاغوتى هیچگاه تمایلات ذاتى و فطرى انسانها را در نظر نمى گیرند و روابط اجتماعى را به سود خودشان بر مردم تحمیل مى کنند. اما اسلام، از آنجا که دین فطرت است، تنها با برانگیختن تمایل فطرى انسانها به نیکى و پاکى و نفرت باطنى از آلودگى و پلیدى روابط اجتماعى را تنظیم مى کند.

هر جامعه را مى توان متشکل از واحدهاى کوچکتر اجتماعى زیر دانست:

1 ـ خانواده.

2 ـ زمین دار و کشاورز.

3 ـ فروشنده و خریدار.

4 ـ دانش آموز و آموزگار.

5 ـ اجتماعات مذهبى.

6 ـ سفرهاى حج و زیارت.

7 ـ سازمانهاى دولتى.

8 ـ مجالس عمومى.

9 ـ یگان هاى نظامى.

10 ـ دولت و ملت.

اسلام، براى هریک از این واحدهاى اجتماعى مقررات و آداب و رسوم خاصى ارائه کرده است.

1 ـ خانواده: در خانواده هرکس وظیفه اى دارد. مرد و زن هر کدام وظایفى دارند و هر دو بایکدیگر نسبت به فرزندانشان وظایفه اى دارند، فرزندان هم نسبت به پدر و مادر وظایفى دارند و خویشاوندان نیز نسبت به یکدیگر وظایفى، این وظایف اختصاص به یک موقع معین و یک مورد خاص ندارد. همه جا و همه وقت و در همه موارد عمومیت دارد. بعضى از این وظایف واجب، بعضى مستحب، بعضى حرام، بعضى مکروه و بعضى هم مباح. اسلام براى ازدواج و روابط زناشویى، مسئولیت شوهر براى تأمین مخارج خانواده، تمکین زن از شوهر، اخلاق خانوادگى، روش تربیت فرزندان، نامگذارى فرزندان و نیز مسائل دیگر مربوط به خانه و خانواده، مقررات جامعى وضع کرده است.

2 ـ زمین دار و کشاورز: در اسلام، براى کلیه مسائل مربوط به کشاورزى، آداب و شرایط و حقوق و وظایفى مشخص شده است. مزارعه و مساقات که دو مبحث از مباحث حقوقى اسلام است، شامل احکام مربوط به قراردادهاى منعقده میان مالک زمین و کشاورز و اجیر گرفتن براى آبیارى مزارع و باغات است و به موضوعاتى از قبیل تعیین سهم کشاورز، کیفیت اجیر کردن کشاورز، حقوق کشاورز، و حقوق زمین داران و غیره مى پردازد.

3 ـ فروشنده و خریدار: اسلام براى هرنوع داد وستد، طرفین معامله و آداب معاملات، شرایط و مقررات بخصوصى وضع کرده است. احکام معاملات در فقه اسلام شامل انواع داد و ستد، خرید و فروش، رهن و اجاره و غیره مى باشد.

4 ـ دانش آموز و آموزگار: آموزش و پرورش در اسلام از جهات مختلف مورد توجه بوده است. اسلام شرایط معلم، آداب شاگردى، چگونگى درس و هدف واقعى تحصیل علم را بطور کامل بیان فرموده است. اهمیت تعلیم و تربیت در اسلام به حدى است که مرحوم شهید ثانى(ره) در این زمینه کتابى تألیف کرده است بنام (منیه المرید فى آداب المفید والمستفید) و کلیه مسائل مربوط به تعلیم و تربیت را از دیدگاه اسلام و قرآن و مکتب اهلبیت (ع) مورد بررسى قرار داده است.

5 ـ اجتماعات مذهبى: اسلام، عبادات را از هر جهت مورد توجه قرار داده است از جمله، آداب تجمع براى عبادت، عبادتگاهها، خصوصیات مسجد، شرایط امام جماعت، آداب معاشرت مؤمنان با یکدیگر و روابط امام و مأموم را به تفصیل بیان کرده است.

6 ـ سفرهاى حج و زیارت: موسم حج، موسم زیارت پیغمبر اکرم (ص) و هریک از ائمه طاهرین (ع) در اسلام تعیین شده است و کلیه شرایط و آداب و خصوصیات مربوط به آن مورد توجه قرار گرفته است. (کتاب الحج) جواهر، (کامل الزیارات) و (کتاب المزار) بحارالانوار، را مى توان نام برد.

7 ـ سازمانهاى دولتى: خصوصیات اطرافیان حاکم، شرایط قاضى و همکارانش و دیگر خصوصیات مربوط به کارمندان و اعضاى سازمانهاى دولت، بطور کامل در اسلام مورد توجه مى باشد.

8 ـ مجالس عمومى: مانند مجالس عروسى و سوگوارى و امثال آن. اسلام به تفصیل به بیان آداب و چگونگى برگزارى و دیگر مسائل مربوط به این گونه مجالس پرداخته است و علماى اسلام، در کتابهاى خود فصلى را به این مباحث اختصاص داده اند، بنام (کتاب العشره).

9 ـ یگانهاى نظامى: آداب بسیج و راحت باش، اطاعت سربازان و سپاهیان از امراى ارتش و روابط امراء با لشکریان به تفصیل در شرع مقدس اسلام بیان شده است و مباحثى از فقه اسلام به عنوان (کتاب الجهاد) به این مسائل اختصاص دارد.

10 ـ دولت و ملت: اسلام وظایف ملت نسبت به دولت، وظایف دولت نسبت به ملت و بطور کلى روابط دولت و ملت را دقیقا مورد توجه قرار داده است.

منبع: کتاب "ما هو الاسلام؟" اثر آیت الله العظمى سید محمد شیرازى

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۱
فرهنگ معاشرت
نظام‌ اخلاقى‌ِ مطرح‌ شده‌ در قرآن‌ کریم‌ نظامى‌ دینى‌ است‌ و پایة دستورهای‌ آن‌، رابطة انسان‌ با خداوند است‌. انسان‌ هدایت‌ نخستین‌ را از خداوند دریافت‌ داشته‌ است‌ و این‌ توانایى‌ را دارد که‌ با سپاس‌ بر هدایت‌ الهى‌ راه‌ راستى‌ را پیش‌ گیرد، یا در راه‌ زشتکاری‌ گام‌ گذارد نک: انسان‌/6/-؛ شمس‌/1/ -0. قرآن‌ کریم‌ بارها اطاعت‌ از رسول‌ خدا را در کنار اطاعت‌ از خداوند قرار داده‌ مثلاً آل‌ عمران‌//2، و در آیه‌ای‌ به‌ صراحت‌ چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ آنچه‌ را رسول‌ آورده‌، برگیرید و آنچه‌ را از آن‌ نهى‌ کرده‌، واگذارید حشر/9/. قرآن‌ رسول‌ اکرم‌ را برای‌ مؤمنان‌ اسوه‌ای‌ نیک‌معرفى‌کرده‌است‌ احزاب‌/3/1 و بدین‌ترتیب‌نه‌تنها دستورهای‌ گفتاری‌، بلکه‌ کردار پیامبرص‌ نیز برای‌ مسلمانان‌ نمونه‌ای‌ اخلاقى‌ معرفى‌ شده‌ است‌.
مطرح‌ گشتن‌ حب‌ و بغض‌ الهى‌ نسبت‌ به‌ افعال‌ گوناگون‌ در نظام‌ ارزشى‌ قرآن‌، دستورهای‌ اخلاقى‌ را از صورت‌ امر مولوی‌ِ صرف‌ خارج‌ کرده‌، و حالتى‌ ویژه‌ بدان‌ بخشیده‌ است‌؛ برپایة آیات‌ متعدد از قرآن‌ کریم‌ خداوند کردارهای‌ ناپسند همچون‌ «فساد» را دوست‌ نمى‌دارد بقره‌//05، ... و افعالى‌ چون‌ احسان‌ و تطهُّر پاکى‌ جستن‌ را دوست‌ مى‌دارد بقره‌//95، 22، .... دوست‌ داشتن‌ و دوست‌ ناداشتن‌ خداوند که‌ در برخى‌ از آیات‌ به‌ افعال‌ بازگردانده‌ شده‌ است‌، در غالب‌ موارد به‌ فاعل‌ آنها بازمى‌گردد و در قالب‌ دوستى‌ خداوند با عاملان‌ افعال‌ شایسته‌ و دوستى‌ نداشتن‌ او با مرتکبان‌ اعمال‌ ناشایست‌ جلوه‌ مى‌کند نک: آیات‌ یاد شده‌. بدین‌ترتیب‌ کردار انسان‌ مى‌تواند موجب‌ دوستى‌ خداوند، یا سلب‌ دوستى‌ وی‌ گردد. از همین‌رو قرآن‌ به‌ کسانى‌ که‌ خداوند را دوست‌ مى‌دارند، فرموده‌ است‌ تا با پیروی‌ کردن‌ از دستورهای‌ پیامبرص‌ شرایط آن‌ را فراهم‌ سازند که‌ خداوند نیز ایشان‌ را دوست‌ بدارد آل‌ عمران‌//1؛ نیز برای‌ حُب‌ّ دو جانبه‌ میان‌ انسان‌ و خداوند، نک: مائده‌//4.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۵:۴۰
فرهنگ معاشرت

آیت الله کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری ، در همایش سه روزه ی بال های معرفت، سر تیتر های منشور اخلاق تشکیلاتی را به شرح زیل عنوان نمودند:

1- برادری و اخوت اسلامی در تشکیلات

2- حسن معاشرت و ارتباط محبت آمیز با یکدیگر در تشکل

3- تواضع و فروتنی در برابر خدا ، در برابر بندگان خدا و در برابر یکدیگر

4- پرهیز از تکبر و خود بزرگ بینی

5- پرهیز از برگمانی و ظن و همچنین خوشبینی بیجا

6- پرهیز از تجسس در امور دیگر اعضای تشکل

7- صداقت و راستی

8- نصیحت و خیر خواهی نسبت به یکدیگر

9- حفظ حرمت و آبروی مومن

10- امانت داری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۵
فرهنگ معاشرت