فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

سبک زندگی اسلامی

آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «سبک زندگی در بیان علما :: آیت الله مصباح یزدی» ثبت شده است

دانلود فایل ورد 4 جلسه تبیین ولایت فقیه

دانلود فایل PDF  سلسله جلسه تبیین ولایت فقیه

معنا و مبنای ولایت فقیه

سلسله نشست‌های تبیین علمی ولایت‌فقیه ـ‌قم ـ‌؛ مدرسه علمیه فیضیه ـ 23/01/89

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین ابی‌القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه‌الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً

فقط یک نظام اسلامی

خدای متعال را شکر می‌کنم که توفیق عنایت فرمود تا در جمع شما عزیزان شرکت کنم و از نورانیت‌تان بهره ببرم. بحث ولایت‌فقیه یک بحث اسلامی، فقهی و دارای بعد کلامی است و تحقیق درباره آن ارزش فوق‌العاده‌ای دارد به‌ویژه این‌که اگر این‌گونه بحث‌ها نباشد تصور می‌شود که اسلام در بُعد مسایل اجتماعی و سیاسی و اداره جامعه حکمی ندارد. اثبات مسأله ولایت‌فقیه و این‌که یک حکم اسلامی است می‌تواند جوابگوی این شبهه‌ها باشد که الحمدلله این مسأله به برکت اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین برای ما ثابت شده است و در دسترس دیگران نیز قرار گرفته است. افزون بر همه این‌ها نکته دیگری هم که دوست دارم توجه عزیزان به آن جلب شود، این است که امروز در جهان فقط یک نظام اسلامی داریم؛ البته اسم اسلامی جاهای دیگری هم هست حتی به عنوان جمهوری اسلامی چند کشور دیگر هم هستند مثل جمهوری اسلامی پاکستان، جمهوری اسلامی موریتانی، اما آن‌که واقعا نظام اسلامی باشد و اقرب به اسلام، فقط ایران است، و این موهبتی است که خداوند متعال در این دوران به برکت خون صدها هزار شهید و مجاهدات هزاران مجاهد فی سبیل‌الله نصیب این مردم کرده است و اهمیت و عظمت و برکات آن برای کسی مخفی نیست. این نظام با این عظمتی که دارد و با این برکاتی که خدای متعال در آن قرار داده است با مسأله ولایت‌فقیه گره خورده است. دنیا هم این نظام را به عنوان نظام ولایت‌فقیه می‌شناسد و همه هم می‌دانیم که اگر ولایت‌فقیه از این نظام و از این قانون اساسی حذف شود چیزی به نام نظام اسلامی باقی نخواهد ماند؛ بنابراین، دوست دارم این جمله را به خاطر بسپارید که تلاش برای تبیین مسأله ولایت‌فقیه و تقویت عملی آن، در واقع خدمت به حفظ و بقای اسلام در عالم است، و متقابلا هرگونه تلاشی که به هر دلیلی انجام بگیرد تا در نظریة ولایت‌فقیه خدشه کند یا عملا موجب تضعیف آن شود چنین کاری در حقیقت مثل تیشه زدن به پایه‌های بنای اسلام در این عالم است. این مسأله با دیگر مسایل تفاوت بسیار دارد؛ از همین‌رو خدا را شکر می‌کنم که توفیقم داد به اندازه ظرفیت ناچیز خودم آبی بر آتش این فتنه‌ها بریزم؛ البته خدا خود حافظ این نظام و ارزش‌های اسلام و انقلاب خواهد بود و طبعا بحث مستوفی درباره این موضوع کار یکی دو جلسه نیست.
بحثی که خود امام رضوان‌الله‌علیه در نجف درباره ولایت‌فقیه داشتند، مدت‌ها مطرح بود با این‌که به همه جوانب بحث هم نپرداختند و امروز مسایل زیادی درباره ولایت‌فقیه و شئون و مقدمات و ارتباطش با مردم و خبرگان و سایر چیزها مطرح است که آن وقت‌ها هنوز این بحث‌ها و سؤال‌ها مطرح نبود. طبعا بحث اشباع‌کننده در این زمینه‌ها زمان متناسب خودش را می‌طلبد که علاوه بر این‌که بنده ـ با توجه به وضع مزاجم ـ انتظاری ندارم موفق بشوم، شرایط دیگر هم ایجاب نمی‌کند. به‌هرحال در این یکی دو جلسه ـ اگر خدا حیاتی بدهد و توفیقی ـ سعی می‌کنم بحث‌ها‌ی ساده‌ای که به قول جناب آقای قرائتی حفظه‌الله جنبه ساندویچی دارد و عملا در بحث‌های عمومی کاربرد دارد، مطرح کنم والا بحث‌های عمیق فقهی و پرداختن به همه جوانب دیگر، کار بزرگانی است که امیدواریم امثال حضرت آیت‌الله مومن و دیگران به آن بپردازند و ان‌شاءالله ما هم توفیق داشته باشیم که از آن استفاده کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۲۱
مشکات

بیانات حضرت آیت‌الله مصباح یزدی دامت‌برکاته

در دیدار با اعضای کمیته علمی همایش سبک زندگی در تاریخ 30/8/91

 

برای واژة سبک زندگی می‌توان یک معنای لغوی در نظر گرفت و یا آن را در قالب اصطلاحات مربوط به علوم انسانی خاص لحاظ کرد. بر اساس مفهومی عام که مستند به لغت و عرف عام است، این واژه تقریباً شامل همة مسائل زندگی انسان می‌شود. اگر به‌صورت توصیفی به این مسئله بنگریم، ‌موضوع این است که انسان‌ها چگونه زندگی می‌کنند؟ چه عواملی در زندگی‌شان مؤثر است، و نوع زندگی ایشان تابع چه عواملی است؟ اگر آن را به‌صورت تجویزی و توصیه‌ای در نظر بگیریم، باید طرحی ایده‌آل ارائه دهیم که انسان‌ها باید در زندگی‌شان چگونه رفتار کنند. اتفاقاً سبک زندگی در اصطلاحات علوم انسانی مرتبط نیز، متناسب با موضوع و روش هر علم، تقریباً معانی متفاوتی پیدا کرده است. برای مثال، روان‌شناسی توصیفی که تأکیدش روی مسائل فردی است، در صدد است که روشن سازد سبک زندگی و رفتارهای انسان‌ها تابع چه عواملی است، چه متغیراتی در آن مؤثر است، و یا چه تغییراتی را می‌توان در آن ایجاد کرد؛ یعنی در مجموع، زندگی‌ انسان از آغاز تا انجام، تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است و چگونه می‌توان آن‌ها را تغییر داد. اگر روان‌شناسی دربارة سبک زندگی تجویز و توصیه‌ای هم داشته باشد، در اثر اهداف خاصی است که یک مکتب روان‌شناسی که تابع مبانی خاصی است، آن را در نظر می‌گیرد، و بر اساس آن می‌گوید این عوامل و متغیرات را باید در فرد تغییر داد تا آن نتیجة مورد نظر و منش انسانی خاص به دست آید؛ چیزی شبیه آنچه در اخلاق، ملکات می‌نامیم. در اینجا رفتارهای موضعی، موسمی، فردی و اتفاقی ملحوظ نیست؛ بلکه رفتارهای ثابتی مورد نظر است که به منش فرد تبدیل می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۶
مشکات

اولویت‌های تحقق سبک زندگی اسلامی


گفت‌و‌گو با آیت‌الله مصباح یزدی دربارة همایش سبک زندگی اسلامی

در تاریخ 19/11/1391

پرسش:‌به نظر حضرت‌عالی مفهوم سبک زندگی چیست؟

آیت‌الله مصباح: واژة سبک زندگی که در ادبیات امروزی به‌مثابة واژه‌ای کلیدی مطرح شده است، از نظر لغوی و موارد کاربرد، گسترة وسیعی را در‌بر‌می‌گیرد؛ یعنی از رفتارهای خاصی که هر فردی برای زندگی خود بر‌می‌‌گزیند تا رفتارهای خانوادگی، فامیلی، محلی، شهری، کشوری و بین‌الملل قابل اطلاق است. از این منظر، می‌توان سبک زندگی را ویژگی‌های رفتاری انسان تعریف کرد و بر اساس اختلاف این ویژگی‌ها، تعدد سبک‌ها را در نظر گرفت؛ اما این ویژگی‌ها از دیدگاه‌های مختلف قابل تقسیم به اشکال مختلف است؛ گسترة‌ این تقسیم‌بندی سبک زندگی فردی،‌ خانوادگی،‌ گروه خاص، افراد یک شهر یا منطقه و زندگی‌های بین‌المللی را شامل می‌شود. شایسته است در مردم‌شناسی به‌صورت توصیفی به بیان این مسائل بپردازند. اینکه ساکنان هر منطقه‌ای چه ویژگی‌های رفتاری دارند، خودبه‌خود بار ارزشی مثبتی یا منفی‌ای ندارد. این یک نوع تقسیم‌بندی به لحاظ گستره متعلَق است. نوع دیگر تقسیم‌بندی از نظر عواملی است که در این ویژگی‌ها مؤثر است؛ یعنی گاهی عوامل طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی مانند نوع آب و هوا یا غذاها یا لباس و عوامل اجتماعی و تاریخی در آن مؤثر است. در نهایت، عوامل فرهنگی یا به تعبیر دیگر عوامل ارزشی منشأ این تقسیم‌‌بندی می شود؛ یعنی روش‌های زندگی جوامع مختلف را ارزش‌گذاری، و بر این اساس خوب یا بد بودن کاری را مشخص می‌‌کنند که نتیجه آن انتخاب روش خوب است. بحث‌هایی که امروزه، به‌ویژه پس از سخنان مقام معظم رهبری، مطرح شده است، صرفاً یک بحث توصیفی و تاریخی نیست؛ بلکه منظور این است که سبک‌های زندگی را بررسی و ارزش‌یابی، و سبک صحیح را مشخص کنیم. وقتی پسوند اسلامی نیز بدان افزوده می‌شود، بدان معناست که معیار سنجش آن، ‌ارزش‌های اسلامی است. پس واژة سبک زندگی اسلامی می‌تواند متضمن این ویژگی‌ها باشد که فرد مورد نظر نیست؛‌ بلکه منظور یک رفتار جمعی و اجتماعی است. در مسائل اجتماعی نیز همة افراد ملحوظ نیستند و معمولاً روش رایج در جامعه بررسی می‌شود. البته چه‌‌بسا استثناهایی نیز وجود داشته باشد یا بخش زیادی از آن جامعه این روش را نداشته باشند. این نیز ویژگی بحث‌های اجتماعی است. واژة اسلامی‌ نیز تصریح دارد که باید از دیدگاه ارزشی به مسئله بنگریم و صرفاً‌ توصیفی نیست. هدف‌مان این است که روشن سازیم باید چه نوع زندگی‌‌ای داشته باشیم و چه سبکی غلط است که از آن دوری کنیم. البته معیار ارزشیابی‌مان نیز ارزش‌های اسلامی است. پس هدف این است که یک نوع ارزشیابی از رفتارهای رایج در جامعه، برای روشن شدن وضعیت فعلی داشته باشیم. از طرف دیگر، باید ضوابط ارزشیابی اسلامی را در نظر داشته باشیم که آن نیز متدولوژی خاص خود را دارد؛ اما اینکه ارزش‌‌ها و سبک زندگی موجود چگونه است، باید از نظر جامعه‌شناختی و روش خاص خودش مشخص شود؛ اما این‌که ارزش‌های اسلامی، به‌مثابه معیار سنجش چیست، باید اسلام و ارزش‌های اسلامی را شناخت. باید این دو را با هم تطبیق دهیم که آیا آنچه رایج است با سبک زندگی اسلامی یعنی با ارزش‌هایی که اسلام در رفتار معتبر می‌داند، مطابقت دارد یا ندارد. آن‌گاه بخشی را که تطابق ندارد، باید برای اصلاح آن چاره‌جویی شود که چه کنیم مردم به سمت زندگی اسلامی حرکت، و کمبودهایشان را جبران کنند؛ راه‌کار آن چیست؟ از کجا باید شروع کرد، و چه نهادهایی برای این اصلاح رفتار مؤثر هستند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۳
مشکات


موضوع اخلاق، مطلق فعل اختیارى انسان، اعم از اجتماعى و غیر اجتماعى است، حاصل شده است؛ چرا که هر فعل اختیارى، چه اجتماعى و چه غیراجتماعى، مى تواند داراى ارزش مثبت یا منفى باشد و در محدوده مسائل اخلاقى قرار گیرد.

ما در جاى خود، این حقیقت را اثبات کرده ایم و در این جا آن را به عنوان یک اصل موضوعى تلقى مى کنیم که زندگىِ اجتماعى، کم و بیش، براى فرد، اختیارى است نه جبرى، و هر فرد، موجود مستقلى است که روح مستقل دارد، اراده، فکر و شناخت دارد و قادر است مسیرهاى مختلفى را براى خود در زندگى انتخاب کند. مى تواند زندگى خودش را با زندگىِ افرادى پیوند دهد و مى تواند این پیوند را قطع کند. (پس چون زندگی اجتماعی اختیاری است میتوانیم این سئوال را بکنیم که از جهت اخلاقی زندگی اجتماعی چه ارزشی دارد)

وجود ما تکویناً با وجود افراد دیگر جوش نخورده است به شکلى که از زندگىِ دیگران انفکاک ناپذیر باشد.

ارزش زندگىِ اجتماعى

عوامل نامبرده (غریزی ، عاطفی و عقلی)، مهم ترین عواملى است که انسان را به انتخاب زندگىِ جمعى وادار مى کند؛ اما نقش این عوامل، در همه افراد، یک سان نیست.

به بیان دیگر، چون عوامل مختلفى در ارزیابىِ زندگىِ اجتماعى نقش دارند، نمى توان فرمول ثابتى براى آن ارائه داد نه این که صرف تغییر زمان یا موقعیت جغرافیایى یا اختلاف سلیقه ها باعث اختلاف ارزش ها مى شود، بلکه چون عوامل، شرایط و انگیزه هاى زندگىِ اجتماعى، مختلفند، ارزش ها هم به تبع آن ها متفاوت خواهند بود. یک دسته از عوامل و شرایط هستند که اگر جمع شوند، در هر وقت و هر جا و نسبت به هر کسى، ارزش مثبت خواهند داشت و دسته دیگرى، داراى ارزش منفى خواهند بود.

   مهم ترین عامل ارزش گذارى در مسائل اخلاقى، نیت و انگیزه انسان است. هیچ کارى را با صرف نظر از انگیزه انجام آن نمى توان ارزش گذارى کرد. این حقیقتى است که در بسیارى از فلسفه هاى اخلاق، مورد غفلت قرار گرفته است.

   به هرحال، این که تنها کسى بگوید: در فلان آیه یا روایت، از زندگىِ اجتماعى، ستایش یا نکوهش شده، براى پاسخ دادن به چنین پرسش پیچیده اى کافى نیست؛ چرا که ممکن است در آیات یا روایات دیگرى، مطالبى بر خلاف آن داشته باشیم؛ مثلاً روایتى مربوط به آخر الزمان، توصیه مى کند که «کونوا احلاس بیوتکم»؛(1) فرش خانه هاتان باشید؛ یعنى از خانه بیرون نیایید.

قرآن و جامعه گریزى

در قرآن، آیاتى در ستایش از هجرت و جامعه گریزى داریم که البته آن ها بیانگر ارزش مطلق جامعه گریزى نیستند. (اصحاب کهف ، حضرت ابراهیم و رهبانیت یاران عیسی علیه السلام)

قرآن و جامعه گرایى

اما در جایى که خشنودىِ خدا در بازگشت به جامعه است، براى هدایت دیگران و معاشرت با آن ها، رهبانیت و دیرنشینى، ارزشى ندارد.


بدون شک، بیش تر کمالات انسان، در سایه اجتماع حاصل مى شود و بدون آن، انسان از چنین کمالاتى محروم خواهد ماند؛ اما این بدان معنا نیست که بگوییم: اجتماع داراى ارزش مطلق است؛ چرا که ارزش زندگىِ اجتماعى، مشروط به هم زیستىِ افراد و گروه هاى خاصى است، براساسى خاص و با انیگزه اى خاص.

زندگىِ اجتماعى، از نظر اسلام، هدف نیست و ارزش مطلق ندارد، بلکه وسیله اى است براى تأمین ارزش هاى بالاتر. بنابراین، ارزش آن نسبى است. حتى در عالى ترین جامعه ایده آلى که در زمان ولى عصر(عج) تشکیل مى شود، زندگىِ اجتماعى، خودبه خود، اصالت ندارد، بلکه تشکیل جامعه براى این است که زمینه رشد معنوى براى هر فرد، بهتر فراهم شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۰
مشکات

به گزارش روابط عمومی موسسه امام خمینی ره همایش ملی سبک زندگی اسلامی روز پنج شنبه 25 بهمن ماه 1391 در تالار  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.

معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با همکاری پارک علم و فناوری و مرکز رشد واحدهای فن‌آور علوم انسانی اولین «همایش ملی سبک زندگی اسلامی» را برگزار کرد.

در ابتدای همایش جناب حجت‌الاسلام والمسلمین میردریکوندی دبیر علمی همایش گزارش کاملی از دریافت مقالات و ارزیابی و در نهایت انتخاب 18 مقاله برتر با موضوعات سبک زندگی اسلامی ارائه نمود، که 4 مقاله صبح ارائه شد و 14 مقاله در نوبت عصر ارائه ‌گردید.

اولین مقاله توسط آقای مجتبی فیضی با موضوع درآمدی بر سبک زندگی ارائه گردید. دومین مقاله توسط آقای غفار شاهدی با موضوع بررسی سیره امت اسلامی در برخورد با ملل و ادیان دیگر در حوزه روابط و مناسبات (با تکیه بر سیره پیامبر اسلامی(ص)) ارائه شد. سومین مقاله را خانم فاطمه سادات موسوی با موضوع اخلاق تحصیل زنان ارائه کرد. مقاله چهارم توسط آقای محمدباقر ولی‌زاده با عنوان «محرمیت و حریم خصوصی، یک ارزش کلیدی اخلاقی در ساختار فضایی خانه‌های سنتی ایران» ارائه گردید و سپس آقای دکتر مهدوی‌نژاد معاون محترم پژوهش و فن‌آوری وزارت علوم سخنرانی کوتاهی داشته و اشاره کرد که سبک زندگی اسلامی به‌ویژه با بیداری کشورهای اسلامی باید ارائه شود

وی افزود: علوم انسانی در تبیین سبک زندگی در ارتباطات و مسکن و کار و هنر باید بتواند آن را در زندگی مردم وارد کند.

پس از سخنرانی دکرت مهدوی‌نژاد، میزگرد علمی با عنوان «مقایسه سبک زندگی اسلامی و غربی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید مهدوی کنی، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی و دکتر محمد فنایی برگزار شد و کارشناسان به نظریه‌پردازی پیرامون چیستی و ضرورت سبک زندگی متناسب با آموزه‌های اسلامی مطرح کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۳۸
مشکات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۴۵
مشکات

آیت‌الله مصباح یزدی تأکید کرد: در حال حاضر نمی‌توان منتظر شد تا نظریه‌پردازی و برنامه‌سازی جامعی برای اجرا فراهم شود. برای این‌که به نیازهای فوری و ضروری جامعه پاسخ داده شود، باید گروهی مسایل را اولویت‌بندی کنند و آن‌هایی را که تأثیر بیشتری بر فرهنگ و رفتار جامعه دارند گلچین و بررسی کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی، ایشان در مصاحبه با برگزارکنندگان همایش ملی سبک زندگی در پاسخ به چیستی مفهوم سبک زندگی اسلامی گفت: واژه سبک زندگی که به عنوان یک واژه کلیدی در ادبیات امروزین مطرح شده است به لحاظ لغوی و موارد استعمال بسیار گسترش یافته است و به رفتارهای خاصی که فرد برای زندگی خود انتخاب می‌کند تا رفتارهای خانوادگی، محلی، شهری، کشوری و بین‌المللی قابل اطلاق است. از این جهت می‌شود سبک زندگی را به ویژگیهای رفتاری انسان تعریف کرد و به حسب اختلاف ویژگی‌ها، سبکهای متعددی را در نظر گرفت.

آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به تقسیم‌بندی‌ها و برشمردن زوایای مختلف سبک زندگی، گفت: نخستین تقسیم‌بندی از لحاظ گستره متعلق است که سبک زندگی فرد، خانواده، یک گروه خاص، اهل یک شهر و منطقه، تا سبک زندگی بین‌المللی را شامل می‌شود. این تقسیم‌بندی در مردم شناسی به کار می‌رود و خود به خود بار ارزشی مثبت یا منفی ندارد و به صورت توصیفی بیان می‌کند که اهل هرمنطقه‌ای چه ویژگی رفتاری دارند.

ایشان در ادامه افزود: تقسیم‌بندی دیگر به لحاظ عواملی است که در ویژگی‌های سبک زندگی مؤثر هستند. این عوامل عبارتند از: عوامل طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی، و عوامل اجتماعی و تاریخی، و نیز عوامل فرهنگی که به نوعی عوامل ارزشی محسوب می‌شوند.

آیت‌الله مصباح یزدی قسم سوم را ارزشی دانست و بیان کرد: در این منظر، روشهای زندگی جوامع مختلف بررسی و ارزش‌گذاری می‌شود که نتیجه آن، به انتخاب روش خوب منتهی می‌شود. آنچه امروز با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مورد نظر است، منظر سوم است. در این دیدگاه فقط بحث توصیفی و تاریخی نیست؛ بلکه منظور این است که ما سبک‌های زندگی را با معیار و سنجش اسلام بررسی و ارزش‌یابی کنیم.

ایشان ادامه داد: در سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی یک فرد منظور نیست؛ بلکه منظور یک رفتار اجتماعی و جمعی است. حال آن‌که در اجتماع نیز تمام افراد ملحوظ نیستند، بلکه یک روش غالب و رایج مورد بحث قرار می‌گیرد. کلمه اسلامی نیز تصریح می‌کند که معیار ما مشخص است و ما از دیدگاه ارزشی بحث می‌کنیم و می‌خواهیم ببینیم که چه سبکی درست است و باید داشته باشیم و چه سبکی غلط است و باید از آن دوری کنیم.

آیت‌الله مصباح یزدی ضوابط ارزش‌یابی به منظور تهیه سبک زندگی اسلامی را دارای متد خاص دانست و گفت: این‌که چه ارزش‌هایی موجود و چه سبک‌هایی در زندگی ما معمول است، نیازمند یک تحقیق جامعه‌شناختی است که باید با متد خاص خود صورت گیرد؛ اما این‌که بدانیم ارزش‌های اسلامی که معیار سنجش است، چیست، این را نمی‌توان با این متد معین کرد.

ایشان در ادامه افزود: پس از این‌که سبک زندگی رایج جامعه را دانستیم، باید ببینیم که این سبک با سبک زندگی اسلامی و ارزش‌هایی که اسلام در رفتار معتبر می‌داند مطابقت دارد یا ندارد و برای آنچه با آن مطابقت ندارد چاره‌جویی کرد تا کمبودهای آن جبران شود و مردم به سوی آن حرکت کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۵۶
مشکات

آداب معاشرت در قرآن

آیة الله محمد تقى مصباح یزدى


بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مى‏کنیم کمابیش قابل توسعه باشد.

1- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم:

در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع مى‏شود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست.»

1 - 1 - ورود به خانه‏ ها
وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود: الف - شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب - مورد شک است. ج - علم دارد به این که راضى نیست.

روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.

صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى است‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مى‏بایست رعایت‏بکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى - مادى یا معنوى - به کسى مراجعه مى‏کنند، چون ممکن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مى‏شود که «استیناس‏» کنید. استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند. ضمنا دستور مى‏دهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحث‏خواهیم کرد.

اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم‏» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.

مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏کنند رفت و آمد متعارف دارند: بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا کسانى که در خانه کار مى‏کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مى‏کردند، آیا هر دفعه‏اى که مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟ در آیه 58 سوره نور مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات‏» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مى‏کنند و همین طور بچه‏هایى که به حد تکلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مى‏کند و دلش مى‏خواهد تنها باشد. و در آیه بعد مى‏فرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم‏» اما اگر بچه‏ها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبه‏اى که گفته شد هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.

1 - 2 - آداب غذا خوردن
و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند. در آیه 61 از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج‏» مى‏فرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرموده‏اند که منظور از «بیوتکم‏» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است. از این آیه شریفه استفاده مى‏شود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى‏» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیة من عندالله مبارکة طیبة‏» وارد خانه که مى‏شوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم‏» مفسران فرموده‏اند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‏اند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفته‏اند که از این آیه استفاده مى‏شود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۱ ، ۰۰:۳۳
مشکات