فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

سبک زندگی اسلامی

آخرین نظرات

۴ مطلب با موضوع «سبک زندگی در بیان علما :: حجت الاسلام قاسمیان» ثبت شده است

8

در سال 1388 در منطقه بشاگرد حجت الاسلام‌ و المسلمین قاسمیان در جمع جهادگران سخنرانی در باب عرفان جهادی مطرح نمودند، که در آن سخنرانی با مطرح کردن این موضوع و نقدی برآن‌چه که در عموم از عرفان تلقی می‌شود، در واقع از طرفی بازتعریفی از عرفان و مباحث عرفانی داشته‌اند و از طرفی دیگر هم به سبک زندگی که اخیرا در بیانات رهبری مورد توجه قرار گرفته‌است پرداخته‌اند. در این جزوه متن این سخنرانی آورده شده‌است.

 دانلود PDF عرفان جهادی بیانات استاد قاسمیان در اردوی جهادی

دانلود صوت سخنرانی استاد قاسمیان در اردوی جهادی

 دانلود کلیپ مومن جهادی

پی نوشت : ان شا الله خدا ما را لایق زندگی جهادی قرار بدهد به حق حضرت زهرا سلام الله علیها.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۱:۲۴
مشکات

سفر به قطعاتی از بهشت

حجت‌الاسلام‌‌و‌المسلمین غلامرضا قاسمیان، یکی از پیشکسوتان اردوهای جهادی و از شخصیت‌های محبوب در بین فعالین این عرصه است. او که علاوه بر تدریس در حوزه‌ها‌ی علمیه، علاقه و دغدغه‌ی ویژه‌ای در موضوع اردوهای جهادی دارد، در گفتار ذیل به بیان چند نکته‌ی مهم و ضروری برای اردوهای هجرت ‌پرداخته است. حاج‌آقای قاسمیان اصطلاح «مسافرت جهادی» را عنوان مناسب‌تر و دقیق‌تری برای اردوهای جهادی می‌داند. این گفتار بخش‌هایی از سخنان ایشان است که در جمع اعضای یکی از گروه‌های جهادی بیان شده است.

تعریف و نیت مهم است
تعریفی که از اردوی جهادی ارائه می‌کنیم بسیار مهم است و طبیعتاً می‌توان از «جهادی» بهره‌های متفاوتی برد. اگر «مسافرت جهادی» را اقدامات عام‌المنفعه‌ای برای محرومین تعریف کنید، فرقی با کشورهای دیگر دنیا ندارد. اما آیا فرهنگ جهادی این است؟ اصل اقدامات برای محرومین بد نیست و حتی از حُسن سیرت فرد خبر می‌دهد، اما این‌گونه تعریف‌کردن جهادی غصه‌دار است. بعضی هستند که می‌گویند می‌خواهیم ۱۵ روز از ۳۶۵ روز سالمان، یک نوع خدماتی ارائه کنیم. یا می‌گویند می‌خواهیم خودمان را از جوّ تهران و شهرهای بزرگ خلاص کنیم. بله، محیط جهادی برای ابراز نشاط جوانی محیط بسیار خوبی است، ولی این فقط نیست. کما‌این‌که جبهه نیز محیط خوبی برای ابراز شور و نشاط جوانی بود. این نشاط می‌تواند در جبهه یا جهادی بروز پیدا کند، اما هدف عالی این‌ها نبوده و نیست.

هرکس باید کشیک نفسش را بکشد که می‌خواهد عمر و وقت خود را به چه چیزی اختصاص بدهد. گاهی می‌خواهیم احساس بدی را که به ما دست داده، در یک ۱۵ روزی جبران کنیم. به‌خصوص هنگامی که تعلقات دنیوی زیاد می‌شود و می‌خواهد آدم را روی زمین بچسباند. زن، فرزند، حیثیت اجتماعی و غیرهم برای همین است که در مقابل «اثّاقَلتُم إلی الأرض»۱ دعا می‌کند که «اللّهمّ انّی أسئلُکَ التّجافی عن دار الغرور»۲ خدایا کاری کن که حالت تجافی به ما دست بدهد که به محض این‌که به آدم گفتند بلند شو، بلند شود.

*دو ایمان و دو مؤمن
«الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُ‌وا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَ‌جَةً عِندَاللَّهِ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ»۳ «جهاد فی سبیل‌الله بأموالهم و أنفسهم» یعنی مجاهد هرچه دارد وسط میدان است. مؤمن جهادی قرار است این حالت را بسازد؛ همانند دوره‌ی حج که قرار نیست کسی به حج برود و بعد از آن مثل سابق عمل کند. «حَجَّ» یعنی قصد کرد؛ حاجی باید قصد تازه‌ای در او ایجاد شود. کار جهادی و کار بسیجی، کاری است که با توقع کم و کار زیاد محقق می‌شود. هزینه‌ی کم و کار زیاد معامله‌ی با خداست. کما‌این‌که شهدا جان خود را با خدا معامله کردند. شهدای ما این‌گونه بودند؛ جهادی‌های ما هم این‌گونه‌اند که یُجاهِدونَ بِأموالِهِم و أنفُسِهم. یعنی با تمام قوا آمده‌اند.
 
«لا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ‌ أُولِی الضَّرَ‌رِ‌ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَ‌جَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرً‌ا عَظِیمًا»۴ خداوند می‌فرماید: ما مجاهدین را بر قاعدین به یک اجر عظیمی فاصله گذاشته‌ایم و این‌ها را تفضیل دادیم. این‌ها اصلاً شبیه به هم نیستند. هم بهره‌های دنیوی و هم بهره‌های اخروی‌شان با یکدیگر متفاوت است. به بهشتی هر نعمتی که می‌دهند، می‌گوید من قبلاً این را در دنیا گرفته‌ام. مشابه آن به او داده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۴۴
مشکات

دو نوع عرفان!
آن سبک اول دیندارى با همه چیز سازگار است. اگر شما هم باشى و خانه ات، مى توانى عارف باشى. اصلاً هیچ ارتباطى با دیگران ندارد. اتفاقاتى هم مى افتد و چیزهایى دست آدم مى آید. این سبک سبکى است که شهدا متروک کردند.از قضا نزدیک ترین سبک از سبک هاى دیندارى به سبک قرآن نه سبک اول که سبک دوم است. ببینید وقتى که شما قرآن مى خوانید، مى بینید که شما را به فضا نمى برد. ضمن اینکه در تمام آیات توحیدى شما را فرو مى برد و شما را دغدغه دار مى کند وعده مى دهد که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللهَُّ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ أذِلَّةٍ عَلَى المؤُمِنینَ أعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهَِّ وَ لا یَخافُونَ لَومَةَ لائِمٍ (سوره مبارکه مائده/آیه ۵۴) این آیه در سوره مائده و براى اواخر عمر پیامبر است و درست آیه بعد آیه إنَّما وَلیّکُمُ الله است. یعنى آدم هایى که دوست خدا، عاشق خدا هستند و خدا عاشق این ها، کارشان چیست؟ اذله على المؤمنین فروتن در برابر مؤمنین هستند نه خوار و ذلیل چون که روح مؤمن خیلى بلند است. اعزه على الکافرین عزیز نفوذناپذیر در برابر کفار و اهل جهاد و بى باک.
مسئله کار راه اندازی مجاهدانه برای رهبری دینی است…
از قضا آنهایى که سوگلى ائمه بودند در همین سبکى که شهدا رفته بودند زندگى مى کردند. این ها اتفاقاً بیشتر نظر اهل بیت(ع)را به خود جلب مى کردند. افرادى که یک کار واقعى امام را راه مى اندازد. چه آن موقعى که مالک اشتر بود، چه آن موقعى که امثال هشام بن حکم ها بودند، زمان، زمان شبهه بود، مى آمدند شبهه هاى علمى مطرح مى کردند، امام صادق(ع)با چشمان شان از میان در خیمه دنبال هشام مى گشتند. خوب امام مى توانستند جواب دهند ولى قرار نیست همه چیز را امام جواب دهد، در تاریخ هم نیامده که اینان صاحب کشف و شهود بوده اند یا نه. مهم این است که چه قدر تابع این هستید که مجاهدانه کار را راه بیاندازید. شما این را از حضرت على(ع)شنیده اید، بارها گفته ام باز هم مى گویم، لااقل براى خودم جا دارد. مالک اشتر به عنوان یار امیرالمؤمنین که اهل کشف و کرامت هم نبوده است، اهل تو فضا رفتن هم نبوده است. همین کمیلى که وقتى حاکم هیت مى شه کار امام را راه نمى اندازد، امام از دست ایشان شاکى هستند. در نهج البلاغه امام براى او نامه مى نویسد و مى گوید که تو به چه درد من خوردى؟ نه شدتى داشتى که دشمنان را بترسانى نه مملکت را درست کردى؟
از آن طرف مالک اشتر است. مالک کسى است که در روایات ما داریم امر امام شدید بود مادامى که مالک بود. یعنى امام شدید مى تاخت تا زمانى که مالک بود، این خیلى حرف است یعنى کناردست امام کسى باشد که امید حربه هاى امام باشد. وقتى امام داد مى زند خیالشان راحت است که یک نفر هست که کار را جلو مى برد. بعد زمانى که خبر شهادت مالک را به امیرالمؤمنین مى دهند امیرالمؤمنین مى فرمایند رفتن تو کمر عالم را شکاند، خیلى حرف است. بعد تعریف هایى از ایشان مى کنند که خیلى بلند است. هیچ عارف معتکفى به اعماق وجود مالک نمى تواند دست پیدا کند . و هیچ پرنده اى به بلنداى اندیشه او نمى پرد. چرا؟ چون کار امام را راه مى اندازد. معرفتش نسبت به امام بالاست و کار امام را راه مى اندازد.
جهادی شبیه ترین حرکت به کار شهدا
این سبک سبک خاصى از دیندارى است که شهدا این سبک را معرفى کردند. نه این که این سبک وجود نداشته و این معارف نبوده، این معارف بوده ولى مثل چیزهایى که رفته رفته خاک مى گیرد و در قفسه ها مى ماند و کسى سراغ آنها نمى رود و راجع به آنها فکر نمى کند. امام و شهدا این کتاب خاک خورده را از قفسه ها بیرون آوردند و یک عرفان دیگر را معرفى کردند به نام عرفان مجاهدانه. که این حرکت جهادى شبیه ترین حرکت هاست به حرکت رزمنده ها، همان روحیات، همان حالات، همان فکر و باید همان طورى شود. و چیزى که مى تواند این سبک را نگه دارد این است که در مسافرت جهادى آن الگو یک بار دیگر بازخوانى شود و در سال طبق آن عمل شود. این اردو همایش عرفان مجاهدانه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۱ ، ۱۵:۲۴
مشکات

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و صلى الله على سیدنا محمد و آله الطاهرین .
ضرورت شاقول برای کار جهادی
پخیلى خوشحالم که در جمع شما جهادگران عزیز حضور پیدا کردم. سعى مى کنم بحث حتى المقدور کوتاه باشد، اگر دوستان هم سؤال خاصى داشتند در انتها در خدمتتان هستم. صحبت کردن براى کسانى که سالیانى جهادى رفته اند و در این مسافر تها بودند کمى سخت است. نمى دانم صحبت کردن راجع به اصول و مبانى جهادى چه قدر جا دارد ولى باز هم از زاویه اى جدید این جریان را با همدیگر نگاه مى کنیم. چون که براى خود من بحث جهادى و این شکل مسافرت هایى که گاه به گاه پیش مى آید مثل یک شاقول گذارى است، مانند دیوارى که هر سه، چهار رجى که بالا مى رود باید شاقول بگذارند و دقت کنند ببیند به کجا رفته، لذا خوب است که یک بار دیگر ببینیم که چه کار مى کنیم، براى چه کسانى کار مى کنیم و آن نیت هایى را که اساساً براى آن زندگى مى کنیم یک بار دیگر بازکاوى کنیم.
ارزش کار در اسلام به نیت است.
شاید بارها این نکته را شنیده اید که در دین ما ارزش کارها به نیت است. شاید این یکى از افتراقات دین ما با دیگر ادیان باشد. ما خیلى به نیت کار توجه مى کنیم و بقیه ادیان به انجام کار. نیت براى ما حکم ضریبِ عمل را دارد. یعنى هر چه قدر هم که عمل عملِ بزرگى باشد، اگر نیتِ آن نیتِ کوچکى باشد و نیت، نیت صفرى باشد در عمل ضرب مى شود و اثرى از آن نمى ماند. یعنى اصلاً«أَفئِدَتُهُم هَواءٌ»(سوره مبارکه ابراهیم/آیه ۴۳)  خداوند در قرآن در مورد بعضى مى فرماید که در قلب شان هیچى نیست قلبشان هیچى ندارد، اصلاً هیچى نیستند، هواء همان هواست یعنى هیچى. مفاهیمى مانند احباط و بطلان عمل که در دین ما جایگاه قابل تأملى دارند در بقیه ادیان یا اصلاً جایگاهى ندارد یا از چنین جایگاهى برخوردار نیستند.
خودت را می خواهند
بارها و بارها این داستان حضرت امام حسین (ع)را شنیده اید ماجراى امام حسین(ع( با عبدالله ابن حُر جُعفى، که در مسیر کربلا حضرت مى خواستند او را همراه خود کنند. آخرِ کار هم همراه امام نمى شود. در برخوردى که با امام داشته مى گوید من اسب دارم، اسب هایم را مى دهم، که امام مى فرمایند من اسب تو را نمى خواهم من خود تو را مى خواستم. چه کسى از تو اسب خواست. «وَ ما کُنتُ مُتَّخِذَ المُضِلِّینَ عَضُداً» (سوره مبارکه کهف/آیه ۵۱) ما اصلاً کسى نیستیم که بخواهیم یک گمراه را بازوى خودمان قرار دهیم. به هر جهت آن چیزى که در این بین از اهمیت برخوردار است همان نیت عمل است
یا حسین شهید می سازد نه وطن!
ببینید من یک انتقادى کردم به جایى که مراسم هفته شهدا برگزار کرده بود. در این برنامه تصویرى از آرش کمانگیر درست کرده بودند و شهدا شده بودند. به ما گفتند که برنامه ها چه طور بود؟ گفتم خیلى زحمت کشیده بودید ولى شهداى ما آرش کمانگیر نبودند، خیلى با آرش کمانگیر فرق داشتند. شهداى ما را قرآن خدا این گونه وصف مى کند که جان آن ها را مى خرد، این که شهدا براى وطن کار کردند یا کار نکردند، وطن مفهومى نیست که مؤمن جان خود را با آن مقایسه بکند، ارزش جان مؤمن آن قدر زیاد است که جز خدا خریدار ندارد. فلذاست که شهداى ما شب هاى عملیات شاهنامه نمى خواندند، زیارت عاشورا مى خواندند، وطن خیلى خیلى کوچک تر از آن چیزى است که احوال انسان را بخواهد رنگ بدهد و افکار مؤمن را بخواهد رنگ بدهد. ما در درجه اول فرزند دین هستیم، فرزند مکتب هستیم. وقتى کسى به امام صادق(ع)گفت اى فرزند رسول خدا چرا شما این قدر از سلمان فارسى یاد مى کنید؟ امام صادق فرمودند قبل از این که به سه دلیل چرایى آن را بگویم اول یک تذکر آیین نامه اى بدهم ، گفتند بفرمایید. حضرت فرمودند لا تقل سلمان الفارسی. راوى پرسید پس چه بگوییم؟ حضرت فرمودند: بل سلمان المحمدی. فامیلى سلمان فارسى نیست. فامیلى سلمان را دین تعیین مى کند. سلمانى که منّا اهل البیت است، از سلمان فارسى تغییر مى کند به سلمان محمدى.
دین داری شهدا در فضا نیست!
چرا ما بحث شهدا را مطرح کردیم؟ به خاطر این مطلب که ادیان در این مطلب بحث دارند.  خواندن کتاب هایى که نظیر این سبک را ارائه مى دهد مثل کتاب هاى عرفانى ما از فصوص و فتوحات مکیه و منازل السالکین و امثالهم و خواندن خاطرات عرفا و دیندارى به سبک عرفا شما را در فضا مى برد. این جور کتاب ها دست به گزینش هایى مى زند که صرفاً آیات توحیدى، توحید افعالى و توحید ذاتى و توحید صفاتى را در برمى گیرد. من مخالف بحث هاى عرفانى نیستم مثل افرادى که مخالفت مى کنند. نه تنها که مخالف نیستم بلکه دلبستگى هایى هم به این مباحث دارم.
عرفان جهادی
در این سبک شما هیچ گزارشى از آیاتى که رابطه شما را با خلق تعیین کند، رابطه شما را با اجتماع تعریف کند، شما را به عنوان داعیه دار عزت مسلمین معرفى بکند، روابط بین الملل شما را تنظیم بکند، تکلیف غزه و امثالهم را روشن بکند، نمى بینید. در این سبک دیندارى شما کاملاً در فضا هستید. ما باید خدا را شاکر باشیم که بعد از دوره امام و شهدا تنفس مى کنیم، چرا؟ به دلیل اینکه اگر شهدا نبودند قالب دینى که از قالب هاى دینى باقى مى ماند همان قالب اول بود. ولى امام و شهدا با قالب دیگرى دین را معرفى کردند، آنها دست به معرفى تازه اى از عرفان زدند، عرفان مجاهدانه، عرفان جهادى، مؤمن جهادى، مؤمن مجاهد. شما در این سبک مواجه هستید با جوانانى که به غایت عارف اند و امامى که براى احدى تره خُرد نمى کند. با اخلاق حضرت امام آشنا هستید. وقتى که همه مى گفتند «ما همه سرباز توایم خمینى» حضرت امام مى گفتند نه تو سرباز منى نه من سرباز توام، ما همه سرباز خدائیم. امام در مقابل آن چهره هاى غبارآلود و خسته مى فرمایند من در مقابل شما احساس حقارت مى کنم. این حرف امام است. امام و شهدا سبکى از دیندارى را معرفى کردند که سبکى مجاهدانه است، در فضا نیست، کاملاً در متن اجتماع و جامعه است و همان اهداف اصلى قرآن را دنبال مى کند.


دانلود جزوه عرفان جهادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۱ ، ۱۵:۲۱
مشکات