اولویتهای تحقق سبک زندگی اسلامی
گفتوگو با آیتالله مصباح یزدی دربارة همایش سبک زندگی اسلامی
در تاریخ 19/11/1391
پرسش:به نظر حضرتعالی مفهوم سبک زندگی چیست؟
آیتالله مصباح: واژة سبک زندگی که در ادبیات امروزی بهمثابة واژهای کلیدی مطرح شده است، از نظر لغوی و موارد کاربرد، گسترة وسیعی را دربرمیگیرد؛ یعنی از رفتارهای خاصی که هر فردی برای زندگی خود برمیگزیند تا رفتارهای خانوادگی، فامیلی، محلی، شهری، کشوری و بینالملل قابل اطلاق است. از این منظر، میتوان سبک زندگی را ویژگیهای رفتاری انسان تعریف کرد و بر اساس اختلاف این ویژگیها، تعدد سبکها را در نظر گرفت؛ اما این ویژگیها از دیدگاههای مختلف قابل تقسیم به اشکال مختلف است؛ گسترة این تقسیمبندی سبک زندگی فردی، خانوادگی، گروه خاص، افراد یک شهر یا منطقه و زندگیهای بینالمللی را شامل میشود. شایسته است در مردمشناسی بهصورت توصیفی به بیان این مسائل بپردازند. اینکه ساکنان هر منطقهای چه ویژگیهای رفتاری دارند، خودبهخود بار ارزشی مثبتی یا منفیای ندارد. این یک نوع تقسیمبندی به لحاظ گستره متعلَق است. نوع دیگر تقسیمبندی از نظر عواملی است که در این ویژگیها مؤثر است؛ یعنی گاهی عوامل طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی مانند نوع آب و هوا یا غذاها یا لباس و عوامل اجتماعی و تاریخی در آن مؤثر است. در نهایت، عوامل فرهنگی یا به تعبیر دیگر عوامل ارزشی منشأ این تقسیمبندی می شود؛ یعنی روشهای زندگی جوامع مختلف را ارزشگذاری، و بر این اساس خوب یا بد بودن کاری را مشخص میکنند که نتیجه آن انتخاب روش خوب است. بحثهایی که امروزه، بهویژه پس از سخنان مقام معظم رهبری، مطرح شده است، صرفاً یک بحث توصیفی و تاریخی نیست؛ بلکه منظور این است که سبکهای زندگی را بررسی و ارزشیابی، و سبک صحیح را مشخص کنیم. وقتی پسوند اسلامی نیز بدان افزوده میشود، بدان معناست که معیار سنجش آن، ارزشهای اسلامی است. پس واژة سبک زندگی اسلامی میتواند متضمن این ویژگیها باشد که فرد مورد نظر نیست؛ بلکه منظور یک رفتار جمعی و اجتماعی است. در مسائل اجتماعی نیز همة افراد ملحوظ نیستند و معمولاً روش رایج در جامعه بررسی میشود. البته چهبسا استثناهایی نیز وجود داشته باشد یا بخش زیادی از آن جامعه این روش را نداشته باشند. این نیز ویژگی بحثهای اجتماعی است. واژة اسلامی نیز تصریح دارد که باید از دیدگاه ارزشی به مسئله بنگریم و صرفاً توصیفی نیست. هدفمان این است که روشن سازیم باید چه نوع زندگیای داشته باشیم و چه سبکی غلط است که از آن دوری کنیم. البته معیار ارزشیابیمان نیز ارزشهای اسلامی است. پس هدف این است که یک نوع ارزشیابی از رفتارهای رایج در جامعه، برای روشن شدن وضعیت فعلی داشته باشیم. از طرف دیگر، باید ضوابط ارزشیابی اسلامی را در نظر داشته باشیم که آن نیز متدولوژی خاص خود را دارد؛ اما اینکه ارزشها و سبک زندگی موجود چگونه است، باید از نظر جامعهشناختی و روش خاص خودش مشخص شود؛ اما اینکه ارزشهای اسلامی، بهمثابه معیار سنجش چیست، باید اسلام و ارزشهای اسلامی را شناخت. باید این دو را با هم تطبیق دهیم که آیا آنچه رایج است با سبک زندگی اسلامی یعنی با ارزشهایی که اسلام در رفتار معتبر میداند، مطابقت دارد یا ندارد. آنگاه بخشی را که تطابق ندارد، باید برای اصلاح آن چارهجویی شود که چه کنیم مردم به سمت زندگی اسلامی حرکت، و کمبودهایشان را جبران کنند؛ راهکار آن چیست؟ از کجا باید شروع کرد، و چه نهادهایی برای این اصلاح رفتار مؤثر هستند؟