الگوهای رفتاری بزرگان در خانواده
یکی از وظایف روحانیت علاوه بر تبیین معارف دینی، الگو دهی به جامعه در عرصه عمل است. کردار یک روحانی باید تبلیغ دین باشد و مردم را به نحوه رفتارهای اجتماعی و دینی رهنمون سازد. یکی از این عرصهها عرصه ارتباط درون خانواده است، شخصیت فرزندان تا حدودی گویای وضعیت اجتماعی درون خانواده و شخصیت والدین است. اگرچه این امر کلیت ندارد اما غالبا اینگونه است و برداشت مردم نیز به همین شکل است.
با این اوصاف این توقع جامعه اسلامی، وظیفه روحانیت را برای تربیت فرزند و نحوه ارتباط با خانواده سنگینتر میکند. شکست در تربیت فرزند و سردی در ارتباطات خانوادگی یک روحانی تأثیر به مراتب سنگینتری از وجود این مشکلات در زندگی یک فردی عادی، در افکار اطرافیان خواهد گذاشت.
به همین خاطر و به خاطر مصلحتی که در نفس این حسن رفتار وجود دارد، بزرگان حوزه همواره در این راستا کوشیدهاند و برای ارتباط درون خانوادگی نیز به خوبی نقش یک الگو را ایفا نمودهاند.
در سیره بزرگان الگوهای مختلف رفتاری مشاهده میشود که به تعدادی از آن اشاره مینماییم.
ارائه مسیر به جای اجبار به رفتن
یکی از آسیبهای ارتباط روحانیون با خانواده، سخت گرفتن بر آنهاست که البته غالبا از غیرت دینی و آشنایی آنها با معارف و ارزشی که برای آن قائل هستند نشأت گرفته است اما این دسوزی باید از طریق صحیح به کار برده شود چرا که واکنشهای احساسی ممکن است که نتیجه عکس دهد.
بدون شک تقید و تدین یک روحانی نشأت گفته از اعتقادات و باورهای اوست، باورهایی که با این عمق در اعضای خانواده او وجود ندارد چرا که روشن است خانواده یک روحانی به اندازه او از دین مطلع نیستند و نباید انتظار داشت که همواره مانند او رفتار نمایند.
وظیفه یک روحانی این است که علاوه بر آگاه نمودن آنها از معارف دین نقش یک الگوی عملی را نیز برای آنان ایفا نموده و بر آنها سخت نگیرد.
این طرز رفتار و نتیجه آن به خوبی در سیره بزرگان مشهود است، همسر شهید بهشتی میگوید: یک بار من از ارث پدری فرشی خریدم و آقای بهشتی(ره) هیچ حرفی به من نزدند، هر چند اعتقاد داشتند که زندگیشان نباید از مرز طلبگی خارج شود اما این را برای خود تجویز میکردند و من کاملا آزاد بودم که مطابق نظر ایشان عمل کنم یا نکنم. در هر حال، بعد از چند ماه از خرید فرش پشیمان شدم و آن را فروختم. (1)
دختر ایشان نیز میگوید: حتی یک بار هم نشد که پدر در امر عبادات به ما دستور بدهد، مثلا بگویند پاشو برو نمازت را بخوان. ولی رفتار خودشان طوری بود که ما الگو میگرفتیم. ایشان همیشه نماز اول وقت میخواندند و وقتی نماز را دیر میخواندیم با ظرافت تذکر میدادند.(2)
همسر امام(ره) نیز میگوید:
امام در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمیکردند. اوایل زندگیمان، یادم نیست هفته اول یا ماه اول به من گفتند: من کاری به کار تو ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی (3)
خوش خلقی در خانواده
تأثیر محبت در درون خانواده و پرهیز از رفتارهای خشن بدیهی بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است، وقتی شخصی نزد امام کاظم(ع) از فرزند ناسازگار خویش شکایت میکند، حضرت میفرمایند:
«لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل» (4)
او را مزن، (بلکه) با او قهر نما و (قهرت) را طولانی مکن.