فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

سبک زندگی اسلامی

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روابط اجتماعی» ثبت شده است


موضوع اخلاق، مطلق فعل اختیارى انسان، اعم از اجتماعى و غیر اجتماعى است، حاصل شده است؛ چرا که هر فعل اختیارى، چه اجتماعى و چه غیراجتماعى، مى تواند داراى ارزش مثبت یا منفى باشد و در محدوده مسائل اخلاقى قرار گیرد.

ما در جاى خود، این حقیقت را اثبات کرده ایم و در این جا آن را به عنوان یک اصل موضوعى تلقى مى کنیم که زندگىِ اجتماعى، کم و بیش، براى فرد، اختیارى است نه جبرى، و هر فرد، موجود مستقلى است که روح مستقل دارد، اراده، فکر و شناخت دارد و قادر است مسیرهاى مختلفى را براى خود در زندگى انتخاب کند. مى تواند زندگى خودش را با زندگىِ افرادى پیوند دهد و مى تواند این پیوند را قطع کند. (پس چون زندگی اجتماعی اختیاری است میتوانیم این سئوال را بکنیم که از جهت اخلاقی زندگی اجتماعی چه ارزشی دارد)

وجود ما تکویناً با وجود افراد دیگر جوش نخورده است به شکلى که از زندگىِ دیگران انفکاک ناپذیر باشد.

ارزش زندگىِ اجتماعى

عوامل نامبرده (غریزی ، عاطفی و عقلی)، مهم ترین عواملى است که انسان را به انتخاب زندگىِ جمعى وادار مى کند؛ اما نقش این عوامل، در همه افراد، یک سان نیست.

به بیان دیگر، چون عوامل مختلفى در ارزیابىِ زندگىِ اجتماعى نقش دارند، نمى توان فرمول ثابتى براى آن ارائه داد نه این که صرف تغییر زمان یا موقعیت جغرافیایى یا اختلاف سلیقه ها باعث اختلاف ارزش ها مى شود، بلکه چون عوامل، شرایط و انگیزه هاى زندگىِ اجتماعى، مختلفند، ارزش ها هم به تبع آن ها متفاوت خواهند بود. یک دسته از عوامل و شرایط هستند که اگر جمع شوند، در هر وقت و هر جا و نسبت به هر کسى، ارزش مثبت خواهند داشت و دسته دیگرى، داراى ارزش منفى خواهند بود.

   مهم ترین عامل ارزش گذارى در مسائل اخلاقى، نیت و انگیزه انسان است. هیچ کارى را با صرف نظر از انگیزه انجام آن نمى توان ارزش گذارى کرد. این حقیقتى است که در بسیارى از فلسفه هاى اخلاق، مورد غفلت قرار گرفته است.

   به هرحال، این که تنها کسى بگوید: در فلان آیه یا روایت، از زندگىِ اجتماعى، ستایش یا نکوهش شده، براى پاسخ دادن به چنین پرسش پیچیده اى کافى نیست؛ چرا که ممکن است در آیات یا روایات دیگرى، مطالبى بر خلاف آن داشته باشیم؛ مثلاً روایتى مربوط به آخر الزمان، توصیه مى کند که «کونوا احلاس بیوتکم»؛(1) فرش خانه هاتان باشید؛ یعنى از خانه بیرون نیایید.

قرآن و جامعه گریزى

در قرآن، آیاتى در ستایش از هجرت و جامعه گریزى داریم که البته آن ها بیانگر ارزش مطلق جامعه گریزى نیستند. (اصحاب کهف ، حضرت ابراهیم و رهبانیت یاران عیسی علیه السلام)

قرآن و جامعه گرایى

اما در جایى که خشنودىِ خدا در بازگشت به جامعه است، براى هدایت دیگران و معاشرت با آن ها، رهبانیت و دیرنشینى، ارزشى ندارد.


بدون شک، بیش تر کمالات انسان، در سایه اجتماع حاصل مى شود و بدون آن، انسان از چنین کمالاتى محروم خواهد ماند؛ اما این بدان معنا نیست که بگوییم: اجتماع داراى ارزش مطلق است؛ چرا که ارزش زندگىِ اجتماعى، مشروط به هم زیستىِ افراد و گروه هاى خاصى است، براساسى خاص و با انیگزه اى خاص.

زندگىِ اجتماعى، از نظر اسلام، هدف نیست و ارزش مطلق ندارد، بلکه وسیله اى است براى تأمین ارزش هاى بالاتر. بنابراین، ارزش آن نسبى است. حتى در عالى ترین جامعه ایده آلى که در زمان ولى عصر(عج) تشکیل مى شود، زندگىِ اجتماعى، خودبه خود، اصالت ندارد، بلکه تشکیل جامعه براى این است که زمینه رشد معنوى براى هر فرد، بهتر فراهم شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۰
مشکات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۴۰
مشکات

 هر جامعه از تعدادى جوامع کوچک و بزرگ نظیر خانواده تشکیل مى شود و رژیم حاکم بر هر جامعه با وضع قوانین و مقرراتى روابط افراد جامعه را با یکدیگر در این جوامع کوچکتر مشخص مى کند. رژیمهاى طاغوتى هیچگاه تمایلات ذاتى و فطرى انسانها را در نظر نمى گیرند و روابط اجتماعى را به سود خودشان بر مردم تحمیل مى کنند. اما اسلام، از آنجا که دین فطرت است، تنها با برانگیختن تمایل فطرى انسانها به نیکى و پاکى و نفرت باطنى از آلودگى و پلیدى روابط اجتماعى را تنظیم مى کند.

هر جامعه را مى توان متشکل از واحدهاى کوچکتر اجتماعى زیر دانست:

1 ـ خانواده.

2 ـ زمین دار و کشاورز.

3 ـ فروشنده و خریدار.

4 ـ دانش آموز و آموزگار.

5 ـ اجتماعات مذهبى.

6 ـ سفرهاى حج و زیارت.

7 ـ سازمانهاى دولتى.

8 ـ مجالس عمومى.

9 ـ یگان هاى نظامى.

10 ـ دولت و ملت.

اسلام، براى هریک از این واحدهاى اجتماعى مقررات و آداب و رسوم خاصى ارائه کرده است.

1 ـ خانواده: در خانواده هرکس وظیفه اى دارد. مرد و زن هر کدام وظایفى دارند و هر دو بایکدیگر نسبت به فرزندانشان وظایفه اى دارند، فرزندان هم نسبت به پدر و مادر وظایفى دارند و خویشاوندان نیز نسبت به یکدیگر وظایفى، این وظایف اختصاص به یک موقع معین و یک مورد خاص ندارد. همه جا و همه وقت و در همه موارد عمومیت دارد. بعضى از این وظایف واجب، بعضى مستحب، بعضى حرام، بعضى مکروه و بعضى هم مباح. اسلام براى ازدواج و روابط زناشویى، مسئولیت شوهر براى تأمین مخارج خانواده، تمکین زن از شوهر، اخلاق خانوادگى، روش تربیت فرزندان، نامگذارى فرزندان و نیز مسائل دیگر مربوط به خانه و خانواده، مقررات جامعى وضع کرده است.

2 ـ زمین دار و کشاورز: در اسلام، براى کلیه مسائل مربوط به کشاورزى، آداب و شرایط و حقوق و وظایفى مشخص شده است. مزارعه و مساقات که دو مبحث از مباحث حقوقى اسلام است، شامل احکام مربوط به قراردادهاى منعقده میان مالک زمین و کشاورز و اجیر گرفتن براى آبیارى مزارع و باغات است و به موضوعاتى از قبیل تعیین سهم کشاورز، کیفیت اجیر کردن کشاورز، حقوق کشاورز، و حقوق زمین داران و غیره مى پردازد.

3 ـ فروشنده و خریدار: اسلام براى هرنوع داد وستد، طرفین معامله و آداب معاملات، شرایط و مقررات بخصوصى وضع کرده است. احکام معاملات در فقه اسلام شامل انواع داد و ستد، خرید و فروش، رهن و اجاره و غیره مى باشد.

4 ـ دانش آموز و آموزگار: آموزش و پرورش در اسلام از جهات مختلف مورد توجه بوده است. اسلام شرایط معلم، آداب شاگردى، چگونگى درس و هدف واقعى تحصیل علم را بطور کامل بیان فرموده است. اهمیت تعلیم و تربیت در اسلام به حدى است که مرحوم شهید ثانى(ره) در این زمینه کتابى تألیف کرده است بنام (منیه المرید فى آداب المفید والمستفید) و کلیه مسائل مربوط به تعلیم و تربیت را از دیدگاه اسلام و قرآن و مکتب اهلبیت (ع) مورد بررسى قرار داده است.

5 ـ اجتماعات مذهبى: اسلام، عبادات را از هر جهت مورد توجه قرار داده است از جمله، آداب تجمع براى عبادت، عبادتگاهها، خصوصیات مسجد، شرایط امام جماعت، آداب معاشرت مؤمنان با یکدیگر و روابط امام و مأموم را به تفصیل بیان کرده است.

6 ـ سفرهاى حج و زیارت: موسم حج، موسم زیارت پیغمبر اکرم (ص) و هریک از ائمه طاهرین (ع) در اسلام تعیین شده است و کلیه شرایط و آداب و خصوصیات مربوط به آن مورد توجه قرار گرفته است. (کتاب الحج) جواهر، (کامل الزیارات) و (کتاب المزار) بحارالانوار، را مى توان نام برد.

7 ـ سازمانهاى دولتى: خصوصیات اطرافیان حاکم، شرایط قاضى و همکارانش و دیگر خصوصیات مربوط به کارمندان و اعضاى سازمانهاى دولت، بطور کامل در اسلام مورد توجه مى باشد.

8 ـ مجالس عمومى: مانند مجالس عروسى و سوگوارى و امثال آن. اسلام به تفصیل به بیان آداب و چگونگى برگزارى و دیگر مسائل مربوط به این گونه مجالس پرداخته است و علماى اسلام، در کتابهاى خود فصلى را به این مباحث اختصاص داده اند، بنام (کتاب العشره).

9 ـ یگانهاى نظامى: آداب بسیج و راحت باش، اطاعت سربازان و سپاهیان از امراى ارتش و روابط امراء با لشکریان به تفصیل در شرع مقدس اسلام بیان شده است و مباحثى از فقه اسلام به عنوان (کتاب الجهاد) به این مسائل اختصاص دارد.

10 ـ دولت و ملت: اسلام وظایف ملت نسبت به دولت، وظایف دولت نسبت به ملت و بطور کلى روابط دولت و ملت را دقیقا مورد توجه قرار داده است.

منبع: کتاب "ما هو الاسلام؟" اثر آیت الله العظمى سید محمد شیرازى

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۱
فرهنگ معاشرت