فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

فرهنگ زندگی

سبک زندگی بخش اصلی یک تمدن است.

سبک زندگی اسلامی

آخرین نظرات

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

فی إکرام المؤمن

1- یستحبّ إجلال ذی الشیبة المؤمن.

1000  وَ رُوِیَ: مَنْ عَرَفَ فَضْلَ کَبِیرٍ لِسِنِّهِ فَوَقَّرَهُ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.

2- یستحبّ إکرام الشریف.

1003  قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَتَاکُمْ شَرِیفُ قَوْمٍ فَأَکْرِمُوهُ، قِیلَ: وَ مَا الشَّرِیفُ؟ قَالَ: الشَّرِیفُ  مَنْ کَانَ لَهُ مَالٌ.

3- یستحبّ إکرام الکریم.

4- ینبغی ترک تفتیش الناس، و ترک مطالبته بالإنصاف.

1005  قَالَ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِیقٍ.

1006  وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَیْسَ مِنَ الْإِنْصَافِ مُطَالَبَةُ الْإِخْوَانِ بِالْإِنْصَافِ.

5- یکره إباء الکرامة کالوسادة، و الطیب، و المجلس.

1007  طَرَحَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِرَجُلٍ وِسَادَةً، فَأَبَى أَنْ یَقْعُدَ عَلَیْهَا، فَقَالَ لَهُ: اقْعُدْ عَلَیْهَا، فَإِنَّهُ لَا یَأْبَى الْکَرَامَةَ إِلَّا حِمَارٌ، قِیلَ: مَا مَعْنَى ذَلِکَ؟ قَالَ: التَّوْسِعَةُ وَ الطِّیبِ.

6- یستحبّ مشی صاحب البیت مع الداخل إذا دخل و إذا خرج لما یأتی.

1009  وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مِنْ حَقِّ الدَّاخِلِ عَلَى أَهْلِ الْبَیْتِ أَنْ یَمْشُوا مَعَهُ هُنَیْئَةً إِذَا دَخَلَ وَ إِذَا خَرَجَ، وَ قَالَ: إِذَا دَخَلَ أَحَدُکُمْ عَلَى أَخِیهِ فِی بَیْتِهِ فَهُوَ أَمِیرٌ عَلَیْهِ حَتَّى یَخْرُجَ.

7- من ائتمن على حدیث لم یجز له أن یحدّث به إلّا بإذنه، إلّا ثقة، أو ذکرا له بخیر أو شهادة.

1011  وَ قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ، وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُحَدِّثَ بِحَدِیثٍ یَکْتُمُهُ صَاحِبُهُ (إِلَّا بِإِذْنِهِ) إِلَّا أَنْ یَکُونَ ثِقَةً، أَوْ ذِکْراً لَهُ بِخَیْرٍ.

8- إذا اجتمع ثلاثة کره أن یتناجى اثنان منها دون الثالث.

1012 قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا کَانَ ثَلَاثَةٌ فِی بَیْتٍ فَلَا یَتَنَاجَى اثْنَانِ دُونَ صَاحِبِهِمَا، فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُغِمُّهُ.

9- یکره اعتراض المسلم فی حدیثه.

1013 قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ عَرَضَ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ الْمُتَکَلِّمِ فِی حَدِیثِهِ فَکَأَنَّمَا خَدَشَ وَجْهَهُ.

10- یستحبّ التبسّم فی وجه المؤمن.

1014 قَالَ الْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: تَبَسُّمُ الْمُؤْمِنِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ.

 [آداب استقبال القادم و تشییعه]

1017 وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مِنْ حَقِّ الضَّیْفِ أَنْ تَمْشِیَ مَعَهُ فَتُخْرِجَهُ مِنْ حَرِیمِکَ إِلَى الدَّارِ.

1021 وَ سُئِلَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَمَّنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِیماً لِرَجُلٍ، قَالَ:

مَکْرُوهٌ، إِلَّا لِرَجُلٍ فِی الدِّینِ.

 [استحباب تقبیل المؤمن للمؤمن و موضع التقبیل]

1024 وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ قَبَّلَ لِلرَّحِمِ ذَا قَرَابَةٍ فَلَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‌ءٌ، وَ قُبْلَةُ الْأَخِ عَلَى الْخَدِّ، وَ قُبْلَةُ الْإِمَامِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ.

1026وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا یُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا یَدُهُ إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۳۱
مشکات

گزارش طراح پوستر ها: حمید فخار

در روز پنجم فروردین امسال مصادف با روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) سعادتی برای این حقیر به وقوع پیوست که حتی در تصورم نمی‌گنجید، توفیقی رفیق شد تا به زیارت مقتدا و مرادم حضرت امام خامنه‌ای (حفظه الله) نایل شوم و پس از اقتدا به ایشان در نماز مغرب و عشاء به تماشای خورشید وجودشان بنشینم و سیمای نورانی‌شان را زیارت کنم. 


پس از اقامه نماز و دیدار ایشان با تعداد معدودی نمازگزار، توفیقی شد که امتیاز چهل پوستر سبک زندگی به همراه یک آلبوم از آن را به رهبر بزرگوارم هدیه نمایم و لحظه‌ای هم که شده موجب انبساط خاطر امام و مولایم را فراهم آورم. ایشان پس از احوال پرسی و تورق چند برگی از آلبوم، با رویی گشاده از چگونگی طراحی‌ها پرسیدند که به اختصار توضیحی کوتاه خدمتشان عرضه داشتم که پس از فرمایش حضرتتان در خراسان شمالی و بحث سبک زندگی عزمم را جزم کردم که از ناحیه خودم حرف شما بر زمین نماند و خدمتی کوچک کرده باشم. به پیوست آلبوم، نامه‌ای نیز به ایشان دادم که توضیحی از کار و نشان ارادتی محضر حضرتشان بود.


در پایان تشکر می‌کنم از دوستان فرهنگی دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی که قبل از تعطیلات نوروز از پیشنهاد اینجانب جهت اهدای امتیاز و آلبومی از پوسترها به محضر رهبر عزیز استقبال نموده و مقدمات کار را فراهم نمودند. این مجموعه با توجه به فرمایشات ارزنده رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای(حفظه الله) در مورد سبک زندگی اسلامی ایرانی،  اقدام به طراحی این مجموعه شده است. 


پوسترها در موضوعات مختلف و مرتبطی مانند توجه به حقوق همسایگی و شهروندی، ازدواج و فرهنگ خانواده، نشاط جوانی و تربیت کوکان، علم آموزی، بصیرت و سیاست، اصلاح الگوی مصرف، تمدن اسلامی ایرانی، حجاب، مناسبات فرهنگی و ... طراحی شده است که انشالله مورد قبول قرار گیرد.


جهت دانلود این 40 پوستر با کیفیت بالا

( در ابعاد 50 در 70 سانتیمتر و رزولوشن 300 )

 به منظور استفاده در مجموعه های نمایشگاهی و یا چاپ بنر ( در ابعاد 2 در 3 متر )

بر روی لینک کمکی زیر کلیک نمایید.






۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۵۴
مشکات

بیانات حضرت آیت‌الله مصباح یزدی دامت‌برکاته

در دیدار با اعضای کمیته علمی همایش سبک زندگی در تاریخ 30/8/91

 

برای واژة سبک زندگی می‌توان یک معنای لغوی در نظر گرفت و یا آن را در قالب اصطلاحات مربوط به علوم انسانی خاص لحاظ کرد. بر اساس مفهومی عام که مستند به لغت و عرف عام است، این واژه تقریباً شامل همة مسائل زندگی انسان می‌شود. اگر به‌صورت توصیفی به این مسئله بنگریم، ‌موضوع این است که انسان‌ها چگونه زندگی می‌کنند؟ چه عواملی در زندگی‌شان مؤثر است، و نوع زندگی ایشان تابع چه عواملی است؟ اگر آن را به‌صورت تجویزی و توصیه‌ای در نظر بگیریم، باید طرحی ایده‌آل ارائه دهیم که انسان‌ها باید در زندگی‌شان چگونه رفتار کنند. اتفاقاً سبک زندگی در اصطلاحات علوم انسانی مرتبط نیز، متناسب با موضوع و روش هر علم، تقریباً معانی متفاوتی پیدا کرده است. برای مثال، روان‌شناسی توصیفی که تأکیدش روی مسائل فردی است، در صدد است که روشن سازد سبک زندگی و رفتارهای انسان‌ها تابع چه عواملی است، چه متغیراتی در آن مؤثر است، و یا چه تغییراتی را می‌توان در آن ایجاد کرد؛ یعنی در مجموع، زندگی‌ انسان از آغاز تا انجام، تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است و چگونه می‌توان آن‌ها را تغییر داد. اگر روان‌شناسی دربارة سبک زندگی تجویز و توصیه‌ای هم داشته باشد، در اثر اهداف خاصی است که یک مکتب روان‌شناسی که تابع مبانی خاصی است، آن را در نظر می‌گیرد، و بر اساس آن می‌گوید این عوامل و متغیرات را باید در فرد تغییر داد تا آن نتیجة مورد نظر و منش انسانی خاص به دست آید؛ چیزی شبیه آنچه در اخلاق، ملکات می‌نامیم. در اینجا رفتارهای موضعی، موسمی، فردی و اتفاقی ملحوظ نیست؛ بلکه رفتارهای ثابتی مورد نظر است که به منش فرد تبدیل می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۶
مشکات

اولویت‌های تحقق سبک زندگی اسلامی


گفت‌و‌گو با آیت‌الله مصباح یزدی دربارة همایش سبک زندگی اسلامی

در تاریخ 19/11/1391

پرسش:‌به نظر حضرت‌عالی مفهوم سبک زندگی چیست؟

آیت‌الله مصباح: واژة سبک زندگی که در ادبیات امروزی به‌مثابة واژه‌ای کلیدی مطرح شده است، از نظر لغوی و موارد کاربرد، گسترة وسیعی را در‌بر‌می‌گیرد؛ یعنی از رفتارهای خاصی که هر فردی برای زندگی خود بر‌می‌‌گزیند تا رفتارهای خانوادگی، فامیلی، محلی، شهری، کشوری و بین‌الملل قابل اطلاق است. از این منظر، می‌توان سبک زندگی را ویژگی‌های رفتاری انسان تعریف کرد و بر اساس اختلاف این ویژگی‌ها، تعدد سبک‌ها را در نظر گرفت؛ اما این ویژگی‌ها از دیدگاه‌های مختلف قابل تقسیم به اشکال مختلف است؛ گسترة‌ این تقسیم‌بندی سبک زندگی فردی،‌ خانوادگی،‌ گروه خاص، افراد یک شهر یا منطقه و زندگی‌های بین‌المللی را شامل می‌شود. شایسته است در مردم‌شناسی به‌صورت توصیفی به بیان این مسائل بپردازند. اینکه ساکنان هر منطقه‌ای چه ویژگی‌های رفتاری دارند، خودبه‌خود بار ارزشی مثبتی یا منفی‌ای ندارد. این یک نوع تقسیم‌بندی به لحاظ گستره متعلَق است. نوع دیگر تقسیم‌بندی از نظر عواملی است که در این ویژگی‌ها مؤثر است؛ یعنی گاهی عوامل طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی مانند نوع آب و هوا یا غذاها یا لباس و عوامل اجتماعی و تاریخی در آن مؤثر است. در نهایت، عوامل فرهنگی یا به تعبیر دیگر عوامل ارزشی منشأ این تقسیم‌‌بندی می شود؛ یعنی روش‌های زندگی جوامع مختلف را ارزش‌گذاری، و بر این اساس خوب یا بد بودن کاری را مشخص می‌‌کنند که نتیجه آن انتخاب روش خوب است. بحث‌هایی که امروزه، به‌ویژه پس از سخنان مقام معظم رهبری، مطرح شده است، صرفاً یک بحث توصیفی و تاریخی نیست؛ بلکه منظور این است که سبک‌های زندگی را بررسی و ارزش‌یابی، و سبک صحیح را مشخص کنیم. وقتی پسوند اسلامی نیز بدان افزوده می‌شود، بدان معناست که معیار سنجش آن، ‌ارزش‌های اسلامی است. پس واژة سبک زندگی اسلامی می‌تواند متضمن این ویژگی‌ها باشد که فرد مورد نظر نیست؛‌ بلکه منظور یک رفتار جمعی و اجتماعی است. در مسائل اجتماعی نیز همة افراد ملحوظ نیستند و معمولاً روش رایج در جامعه بررسی می‌شود. البته چه‌‌بسا استثناهایی نیز وجود داشته باشد یا بخش زیادی از آن جامعه این روش را نداشته باشند. این نیز ویژگی بحث‌های اجتماعی است. واژة اسلامی‌ نیز تصریح دارد که باید از دیدگاه ارزشی به مسئله بنگریم و صرفاً‌ توصیفی نیست. هدف‌مان این است که روشن سازیم باید چه نوع زندگی‌‌ای داشته باشیم و چه سبکی غلط است که از آن دوری کنیم. البته معیار ارزشیابی‌مان نیز ارزش‌های اسلامی است. پس هدف این است که یک نوع ارزشیابی از رفتارهای رایج در جامعه، برای روشن شدن وضعیت فعلی داشته باشیم. از طرف دیگر، باید ضوابط ارزشیابی اسلامی را در نظر داشته باشیم که آن نیز متدولوژی خاص خود را دارد؛ اما اینکه ارزش‌‌ها و سبک زندگی موجود چگونه است، باید از نظر جامعه‌شناختی و روش خاص خودش مشخص شود؛ اما این‌که ارزش‌های اسلامی، به‌مثابه معیار سنجش چیست، باید اسلام و ارزش‌های اسلامی را شناخت. باید این دو را با هم تطبیق دهیم که آیا آنچه رایج است با سبک زندگی اسلامی یعنی با ارزش‌هایی که اسلام در رفتار معتبر می‌داند، مطابقت دارد یا ندارد. آن‌گاه بخشی را که تطابق ندارد، باید برای اصلاح آن چاره‌جویی شود که چه کنیم مردم به سمت زندگی اسلامی حرکت، و کمبودهایشان را جبران کنند؛ راه‌کار آن چیست؟ از کجا باید شروع کرد، و چه نهادهایی برای این اصلاح رفتار مؤثر هستند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۳
مشکات

الگوهای رفتاری بزرگان در خانواده

الگوهای رفتاری بزرگان در خانواده
یک بار من از ارث پدری فرشی خریدم و آقای بهشتی(ره) هیچ حرفی به من نزدند، هر چند اعتقاد داشتند که زندگیشان نباید از مرز طلبگی خارج شود اما این را برای خود تجویز می‌کردند و من کاملا آزاد بودم که مطابق نظر ایشان عمل کنم یا نکنم. در هر حال، بعد از چند ماه از خرید فرش پشیمان شدم و آن را فروختم.

یکی از وظایف روحانیت علاوه بر تبیین معارف دینی، الگو دهی به جامعه در عرصه عمل است. کردار یک روحانی باید تبلیغ دین باشد و مردم را به نحوه رفتارهای اجتماعی و دینی رهنمون سازد. یکی از این عرصه‌ها عرصه ارتباط درون خانواده است، شخصیت فرزندان تا حدودی گویای وضعیت اجتماعی درون خانواده و شخصیت والدین است. اگرچه این امر کلیت ندارد اما غالبا اینگونه است و برداشت مردم نیز به همین شکل است.

 

با این اوصاف این توقع جامعه اسلامی، وظیفه روحانیت را برای تربیت فرزند و نحوه ارتباط با خانواده سنگین‌تر می‌کند. شکست در تربیت فرزند و سردی در ارتباطات خانوادگی یک روحانی تأثیر به مراتب سنگین‌تری از وجود این مشکلات در زندگی یک فردی عادی، در افکار اطرافیان خواهد گذاشت.

 

به همین خاطر و به خاطر مصلحتی که در نفس این حسن رفتار وجود دارد، بزرگان حوزه همواره در این راستا کوشیده‌اند و برای ارتباط درون خانوادگی نیز به خوبی نقش یک الگو را ایفا نموده‌اند.

در سیره بزرگان الگوهای مختلف رفتاری مشاهده می‌شود که به تعدادی از آن اشاره می‌نماییم.

 

ارائه مسیر به جای اجبار به رفتن

یکی از آسیب‌های ارتباط روحانیون با خانواده‌، سخت گرفتن بر آنهاست که البته غالبا از غیرت دینی و آشنایی آنها با معارف و ارزشی که برای آن قائل هستند نشأت گرفته است اما این دسوزی باید از طریق صحیح به کار برده شود چرا که واکنش‌های احساسی ممکن است که نتیجه عکس دهد.

 

بدون شک تقید و تدین یک روحانی نشأت گفته از اعتقادات و باورهای اوست، باورهایی که با این عمق در اعضای خانواده او وجود ندارد چرا که روشن است خانواده یک روحانی به اندازه او از دین مطلع نیستند و نباید انتظار داشت که همواره مانند او رفتار نمایند.

وظیفه یک روحانی این است که علاوه بر آگاه نمودن آنها از معارف دین نقش یک الگوی عملی را نیز برای آنان ایفا نموده و بر آنها سخت نگیرد.

 

این طرز رفتار و نتیجه آن به خوبی در سیره بزرگان مشهود است، همسر شهید بهشتی می‌گوید: یک بار من از ارث پدری فرشی خریدم و آقای بهشتی(ره) هیچ حرفی به من نزدند، هر چند اعتقاد داشتند که زندگیشان نباید از مرز طلبگی خارج شود اما این را برای خود تجویز می‌کردند و من کاملا آزاد بودم که مطابق نظر ایشان عمل کنم یا نکنم. در هر حال، بعد از چند ماه از خرید فرش پشیمان شدم و آن را فروختم. (1)

 

دختر ایشان نیز می‌گوید: حتی یک بار هم نشد که پدر در امر عبادات به ما دستور بدهد، مثلا بگویند پاشو برو نمازت را بخوان. ولی رفتار خودشان طوری بود که ما الگو می‌گرفتیم. ایشان همیشه نماز اول وقت می‌خواندند و وقتی نماز را دیر می‌خواندیم با ظرافت تذکر می‌دادند.(2)

 

همسر امام(ره) نیز می‌گوید:

امام در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمی‌کردند. اوایل زندگی‌مان، یادم نیست هفته اول یا ماه اول به من گفتند: من کاری به کار تو ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو می‌خواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی (3)

 

خوش خلقی در خانواده

تأثیر محبت در درون خانواده و پرهیز از رفتارهای خشن بدیهی بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است، وقتی شخصی نزد امام کاظم(ع) از فرزند ناسازگار خویش شکایت می‌کند، حضرت می‌فرمایند:

«لَا تَضْرِبْهُ‏ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل‏» (4)

او را مزن، (بلکه) با او قهر نما و (قهرت) را طولانی مکن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۰۲:۴۴
مشکات


سبک زندگی اسلامی

نشست سبک زندگی اسلامی معطوف به مبحث خانواده

دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران

9/11/91


بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و الصلوة على رسول الله و على آله آل الله و اللعن الدائم على اعدائهم اعداءالله الى یوم لقاء الله.

اِلهی هَبْ لِیْ کَمالَ الْأِنْقِطاعِ اِلَیکَ، وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النّورِ، فَتَصِلَ اِلَى مَعْدِنِ الْعَظِمَة، وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقةً بِعِزِّ قُدْسِکَ. (مناجات شعبانیه، بحارالانوار، ج 1، ص 99-97)

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (انفال/ 24)

در ابتدا به مناسبت سه میلاد تبریک و تهنیت عرض می‌کنم؛ میلاد نبی اعظم(ص) منجی بشر از ظلمت و ذلت؛ میلاد حضرت صادق(ع) منجی اسلام از فهم غلط و فهم‌های ناصواب و میلاد انقلاب، فجر دوباره‌ی اسلام. امیدوارم خداوند ما را شایسته‌ی بهره‌مندی از این نعمات قرار دهد.

مسئله‌ی سبک زندگی ظاهراً یک مقوله‌ی نو قلمداد می‌شود. گاه گفته می‌شود که مسئله‌ی سبک زندگی یک امر نوظهور است و اولین‌بار در حوزه‌ی روان‌شناسی از سوی آلفرد آدلر طرح شده و در پی او شاگردانش این مقوله را بست داده‌اند. گاه نیز گفته می‌شود ماکس وبر موضوع را طرح کرده است. ماکس وبر قطعاً از جمله کسانی است که در روزگار ما به سبک زندگی پرداخته و در مقام ارائه‌ی سبک زندگی خاصی براساس مبانی فکری خود بوده است، اما به نظر ما این انگاره، انگاره‌ی درستی نیست. سبک زندگی مقوله‌ای است که همزاد انسان است و انسان اصولاً بدون سبک زندگی نمی‌تواند زیست کند. سبک زندگی قالب و شیوه‌هایی است که به طور متعارف در مواجهه‌ی جوارحی و جوانحی انسان با عرصه‌های حیات مورد رعایت قرار می‌گیرد و در شخصیت و معیشت آدمی ظهور و بروز می‌کند.

ممکن است گفته شود خودآگاهانه و نظری‌شدن این مباحث به برخی از متفکران در شرق و غرب بازمی‌گردد، اما نفس سبک زندگی یک مسئله‌ی انسانی و انسان‌پی است. انسان بدون اینکه سبک زندگی تعریف‌شده‌ای داشته باشد ـ هرچند شبه‌ناخودآگاه ـ نمی‌تواند زندگی کند. لهذا ما این تلقی را که می‌گوید این پدیده یک پدیده‌ی نوظهور است دقیق نمی‌دانیم.

من در اینجا می‌خواهم تلقی خود را از این پدیده بیان کنم. البته روشن است که تلقی من در بستر گفتمان دینی و در چارچوب تفکر معرفتیِ برگرفته از معارف اهل‌بیت(ع) است. حدیثی از حضرت صادق(ع) داریم که مستمسک بحث بنده در این جلسه است. این حدیث در کتاب «مصباح‌الشریعه» ذکر شده و این کتاب منسوب به امام صادق(ع) است. البته این کتاب مطمئناً تألیف آن بزرگوار نیست، اما از آنجا که این اثر مشحون از تعالیم و کلمات آن بزرگوار است به آن حضرت منسوب شده است. این حدیث، حدیثی بسیار دقیق و دارای کاربردهای گوناگون در عرصه‌های مختلف است. من از این حدیث، به حدیث «اصول المعاملات» تعبیر می‌کنم.

قال الصادق (ع): أصول المعاملات تقع اربعة اوجه معامله الله ومعامله النفس ومعاملة الخلق ومعاملة الدنیا. وکل وجه منها منقسم على سبعه ارکان. أما أصول معاملة الله تعالى فسبعة اشیاء اداء حقه وحفظ حده وشکر عطائه والرضا بقضائه والصبر على بلائه وتعظیم حرمته والشوق إلیه. واصول معاملة النفس سبعة: الخوف والجهد وحمل الاذى والریاضة وطلب الصدق والاخلاص واخراجها من محبوبها وربطها فی الفقر. واصول معاملة الخلق سبعة: الحلم والعفو والتواضع والسخاء والشفقه والنصح والعدل والانصاف. واصول معامله الدنیا سبعه: الرضا بالدون والایثار بالموجود وترک طلب المفقود وبغض الکثرة واختیار الزهد ومعرفه آفاتها ورفض شهواتها مع رفض الرئاسة فإذا حصلت هذه الخصال فی نفس واحدة فهو من خاصه الله وعباده المقربین واولیائه حقا. (مصباح‌الشریعه، ص 5ـ7)

حضرت می‌فرمایند: اصول رفتارها و معاملات بر چهار قسم تقسیم می‌شود:

ـ تعامل با خالق

ـ تعامل با نفس

ـ تعامل با خلق

ـ تعامل با هستی و دنیا.

در ادامه نیز بیان فرموده‌اند که هریک از این چهار ساحت به هفت رکن و ضلع تقسیم می‌شود. سپس یک‌یک اضلاع هفتگانه‌ی هریک از این چهار ساحت بیان می‌گردد.

درخصوص تقسیم عرصه‌ها و ساحات مناسبات، رفتارها و مواجهات انسان الگوهای گوناگونی ارائه شده است. در جامعه‌ی ما با تأسف الگوی پارسونزی رایج است که یک الگوی چهارگانه‌انگار است. دانشگاه‌های ما الگوی پارسونز را تلقی به قبول کرده‌اند که متأسفانه این الگو علاوه بر آنکه سکولار است (اگر نگوییم الگویی الحادی است) یکی از پراشکال‌ترین الگوهای تقسیم ساحات حیات است. این الگو نه جامع است و نه مانع، البته من در این جلسه در مقام نقد این الگو نیستم و تنها به آن اشاره کردم.

از آنجا که عرصه‌های حیات به رفتارهای انسان بازگشت می‌کند، می‌توان رفتارهای انسان را با معیارهای مختلف به شرح زیر تقسیم کرد:

1ـ منشأ شأن و شرایط فاعل. رفتارکنندگان دارای شئون مختلف هستند و رفتارهای آنان دارای مناشی مختلف است. در نگاه دینی ما نیز شأن و شخصیت افراد می‌تواند منشأ تقسیم رفتار باشد و می‌توان گفت که بسیاری از احکام نیز به همین ملاک بازمی‌گردد که چیزی برای یک فرد جایز و برای دیگری جایز نیست. برای مثال معیار تعلق خمس به شأن شخص در جامعه بازمی‌گردد. گاه ممکن است یک میزان دارای ثابت برای یک فرد با شأن اجتماعی خاص متعلق خمس باشد، ولی همین میزان برای شخص دیگر با شأن اجتماعی دیگر متعلق خمس نباشد.

2ـ موضوع فعل و ساحت عمل. چه چیزی متعلق عمل ماست؟

3ـ انگیزه و نیت. چه چیزی موجب صدور یک فعل مشخص شده است؟ این خصوصیت موجب تغییر احکام در حوزه‌ی‌ اخلاق و حقوق می‌شود. مثلاً آیا یک فعل را کسی به قصد قربت انجام داده یا به انگیزه‌ی دیگری؟ حتی آنچه تکلیف الزامی است می‌تواند با گوهر و اکسیر نیت به حرام تبدیل شود. نماز ظهر را به قصد ریاء می‌خوانیم. این عمل در صورت یک عمل واجب است اما سیرت این عمل یک عمل حرام است و روز قیامت ما را عقاب می‌کنند که چرا نماز ظهر خواندید، چون قصد قربت نداشتید.

4ـ ابزار و مجاری فعل. بر این اساس که فعل جوارحی (برونی) و یا جوانحی (درونی) باشد، می‌توان افعال را تقسیم کرد.

5ـ منبعی که برای هر فعل حکمی را صادر می‌کند، این منبع عقل است یا نقل؟ شرع است یا خرد است؟ که این نیز می‌تواند منشأ تقسیم باشد.

همچنین خود احکامی که معطوف به انواع افعال و تعیین‌کننده‌ی هویت فعل در عرصه‌های مختلف است نیز دست‌کم از این جهت قابل تقسیم است که آیا سنخه‌ی حکم از نوع بایدها و نبایدها (الزامی و تکلیفی) است و یا از نوع شایدها و نشایدها (احکام ارزش‌مدار و تهذیبی) است. در اینجاست که حقوق و اخلاق پدید می‌آید. این طبقه‌بندی‌ها را می‌توان به گونه‌های دیگری نیز طبقه‌بندی کرد که در این جلسه جای طرح آنها نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۶
مشکات

"هوالغفور"

زندگی به سبک حسینی

سخنرانی حجه الاسلام نظافت              مراسم محرم 1434 هیات آل طه و یاسین                                           شب دوم

همان طور که در شب گذشته نیز بیان شد، انسان گاهی سبک زندگی اش را ، سبک زندگی حیوانی انتخاب می کند. بارزترین ویژگی زندگی در حیوانات ، حرکت و فعالیت بر مدار غریزه است و تلاش او در جهت تامین نیازهای شکم و شهوت خود است.

نکته قابل توجه این موضوع است که حتی اگر مدل زندگی خود را شبیه حیوانات انتخاب نماید، باز هم نمیتواند مانند آنها زندگی کنند. زیرا خدا به انسان عقل داده است و او مدام خود را مقایسه میکند. انسان به جهت داشتن روحیه تنوع طلبی ،  به سرعت دچار دلزدگی از لذتهایش میشود . زیرا آرامش خود را  در این دنیا جستجو می کند در حالی که قرار مطلوب  او در بهشت است که شکل میگیرد

در تعقیب نماز عصر این دعا آمده است که:             اللّهمّ انّى اعوذ بک من نفس لا تشبع‏

 

5.تفاخر و تکاثر :

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ

پس از لعب ، لهو ، زینه و تفاخر ، تفاخر (فخرفروشی) یکی دیگر از ویژگی های زندگی حیوانی انسان ها است .

این نشانۀ زندگی انسانی نیست که فرد مدام  دوست داشته باشد به وسیله ای برتری خود را نسبت به دیگران نشان دهند . این رفتاری است شیطانی ! شیطان هم سعی کرد برتری خود بر انسان را با مقایسه جهت جنس ماده ای که از آن آفریده شد (آتش) بر جنس انسان (گِل بد بو) به اثبات برساند.

بعضی به زیباییشان فخر می فروشند ، بعضی به منبرشان ، بعضی به...

فخر فروشی آرامش انسان را ازبین می برد.

درکنار تفاخر، صفت تکاثر نیز(حساب و کتاب کردن نسبت به آنچه انجام داده اند ) از ویژگی های زندگی حیوانی است.گاهی بعضی پول های خود را شمارند و با آن نسبت به دیگران فخر می فروشند. بعضی نسبت به فرزندانشان فخر می فروشند و ...

خداوند در ابتدای سوره تکاثر می فرماید:

أَلْهَئکُمُ التَّکاَثُرُ(1)حَتىَ‏ زُرْتمُ‏ُ الْمَقَابِرَ(2)

افزون طلبى (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. (1)

تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! (2)

 

نوع نگاه به دنیا :

نوع نگاهی که فرد به زندگی و این دنیا دارد ، سطح انتظارات و مدل رفتار او در این دینا را تعیین می نماید.

حضرت علی (ع) می فرماید :

إنّ‏ المضمار الیوم‏ و السّباق‏ غدا

مضمار به مکانی گفته میشود که اسبها را در آن نگه داری میکند تا برای روز مسابقه چابک شوند. و سباق به معنی آن چیزی است که برای مسابقه دهندگان به عنوان جایزه تعیین می شود

 اگر من باورم این باشد که این دینا باشگاهی برای  نیرومند شدن و پرورش یافتن است و من آدمی هستم که ظرفیت ساخته شدن را دارم، آنگاه دیگر از سختی های این دنیا خسته نم یشویم، دیگر در این دنیا مدام به غذای لذیذ نمی گردم.

مردم در این دنیا پول می دهند تا به باشگاه بروند و در آنجا سختی بکشند ،تا برای روز مسابقه آماده شوند.

 

دین و زندگی مطلوب

دین از زندگی مطلوب تحت عنوان حیات طیبه یاد میکند . خاطر نشان میکنم مهمترین ویژگی دین حق این است که همه زندگی شما را برای نورانی شدن بسیج می کند. به عبارت بهتر هنر اسلام این است که برای هرچه خدا به انسان داده است طرح دارد و آن را مدیریت می کند.

اسلام رابطه های انسان(رابطه با خود ، خدا ، انسان و محیط)  را به گونه ای تنظیم و نظام مند میکند که با پیروی از این نظام ارتباطی ، عمل انسان به حیات طیبه تبدیل می گردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۳
مشکات

هوالفتاح

زندگی به  سبک اهل بیت علیهم السلام

سخنرا نی استاد ارجمند حجه الاسلام نظافت                                    جلسه اول  5 محرم 1433/  30 آبان 1391

 

انسان ها بر اساس نگاه و هدفی که برای زندگی خود انتخاب میکنند ، مدل زندگی خود را تنظیم می نمایند.

یکی از این مدل های زندگی ، مدل زندگی ائمه  می باشد که براساس دین می باشد .  توجه داشته باشید که شرط رسیدن و پرداختن به مدل زندگی امام ، ابتدا  ناراضی بودن از وضع موجود  است.

 

کدام مدل مطلوب است ؟

به طور کلی مدل های برای زندگی مطلوب است که بتواند درباره تمام موضوعات حرفی برای گفتن داشته باشد.  به همین جهت هم ، دین  به جهت داشتن نگاهی همه جانبه به زندگی  ، به عنوان یک مدل مناسب طرح می گردد.

این نکته قابل طرح است که اساسا هر مدلی که بتواند راجع به همه چیز حرف داشته باشد حتی اگر مدل خوبی هم نباشد ، همین قدر که توانسته راجع به همه چیز حرفی داشته باشد ،  خودش خیلی مهم است.

 

قران و انواع مدل های زندگی :

در نگاه قرآن ، مدل های زندگی گوناگونی وجود دارد  که به آن اشاره خواهیم کرد. به این آیه توجه کنید :

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ (سوره انفال/آیه 24)

خدا در این آیه میگوید که که به دستورات خدا و رسولش گوش کنید تا شما را زننده کنند .

مظمون این آیه به این نکته اشاره دارد که گویا از نگاه قرآن زندگی های وجود دارد که نشانه هایی از زنده بودن در خود ندارند !

 

1. مدل زندگی حیوانی :

زندگی انتخابی توسط این افراد ، تفاوت چندانی با آنچه در زندگی چهارپایان مشاهده میکنیم ، ندارد . او هم مانند چهارپایان غذا میخورد ، حرکت میکند و .... . رفتارهای و سلایق او بیشتر شبیه حیوانات است

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید:

فَمَا خُلِقْتُ لِیَشْغَلَنِی أَکْلُ الطَّیِّبَاتِ کَالْبَهِیمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا (نامه 45)

مرا نیافریده‏اند، تا خوردنیهاى گوارا سرگرمم سازد، چون چارپاى بسته که به علف‏ پردازد

 

حضرت دراینجا بیان میکند که آیا انتظار دارید که من دلم را خوش کنم به خوراکی ها خوش مزه و گوارای این دنیا  ؟

ایا خلقت من برای این است تا شبیه موجودی باشد که کل غصه او ، غصه شکم است ؟(هَمُّهَا عَلَفُهَا)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۵۹
مشکات

الأوّل: فی استحباب حسن العشرة

و مطالبه اثنا عشر

 1- ینبغی حسن العشرة مع الناس حتّى العامّة، و قضاء حقوقهم.

841 «1» قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا، بَرّاً أَوْ فَاجِراً، صَلُّوا عَشَائِرَکُمْ «2»، وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ، وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ، وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ.

842 «3» وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: صَلُّوا فِی عَشَائِرِکُمْ، وَ عُودُوا مَرْضَاکُمْ، وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَکُمْ، وَ کُونُوا لَنَا زَیْناً، وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً، حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ، وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ، فَجُرُّوا «4» إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ شَرٍّ.

843 «5» 2- قَالَ الْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ خَالَطْتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ یَدُکَ الْعُلْیَا عَلَیْهِ فَافْعَلْ.

844 «6» وَ قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ، وَ مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ «7» مَنْ صَحِبَهُ، وَ مُخَالَفَةَ مَنْ خَالَفَهُ «8»، وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ، وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ، وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ

845 «9» وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ صَحِبَ مُؤْمِناً أَرْبَعِینَ خُطْوَةً سَأَلَهُ اللَّهُ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۲۶
مشکات


موضوع اخلاق، مطلق فعل اختیارى انسان، اعم از اجتماعى و غیر اجتماعى است، حاصل شده است؛ چرا که هر فعل اختیارى، چه اجتماعى و چه غیراجتماعى، مى تواند داراى ارزش مثبت یا منفى باشد و در محدوده مسائل اخلاقى قرار گیرد.

ما در جاى خود، این حقیقت را اثبات کرده ایم و در این جا آن را به عنوان یک اصل موضوعى تلقى مى کنیم که زندگىِ اجتماعى، کم و بیش، براى فرد، اختیارى است نه جبرى، و هر فرد، موجود مستقلى است که روح مستقل دارد، اراده، فکر و شناخت دارد و قادر است مسیرهاى مختلفى را براى خود در زندگى انتخاب کند. مى تواند زندگى خودش را با زندگىِ افرادى پیوند دهد و مى تواند این پیوند را قطع کند. (پس چون زندگی اجتماعی اختیاری است میتوانیم این سئوال را بکنیم که از جهت اخلاقی زندگی اجتماعی چه ارزشی دارد)

وجود ما تکویناً با وجود افراد دیگر جوش نخورده است به شکلى که از زندگىِ دیگران انفکاک ناپذیر باشد.

ارزش زندگىِ اجتماعى

عوامل نامبرده (غریزی ، عاطفی و عقلی)، مهم ترین عواملى است که انسان را به انتخاب زندگىِ جمعى وادار مى کند؛ اما نقش این عوامل، در همه افراد، یک سان نیست.

به بیان دیگر، چون عوامل مختلفى در ارزیابىِ زندگىِ اجتماعى نقش دارند، نمى توان فرمول ثابتى براى آن ارائه داد نه این که صرف تغییر زمان یا موقعیت جغرافیایى یا اختلاف سلیقه ها باعث اختلاف ارزش ها مى شود، بلکه چون عوامل، شرایط و انگیزه هاى زندگىِ اجتماعى، مختلفند، ارزش ها هم به تبع آن ها متفاوت خواهند بود. یک دسته از عوامل و شرایط هستند که اگر جمع شوند، در هر وقت و هر جا و نسبت به هر کسى، ارزش مثبت خواهند داشت و دسته دیگرى، داراى ارزش منفى خواهند بود.

   مهم ترین عامل ارزش گذارى در مسائل اخلاقى، نیت و انگیزه انسان است. هیچ کارى را با صرف نظر از انگیزه انجام آن نمى توان ارزش گذارى کرد. این حقیقتى است که در بسیارى از فلسفه هاى اخلاق، مورد غفلت قرار گرفته است.

   به هرحال، این که تنها کسى بگوید: در فلان آیه یا روایت، از زندگىِ اجتماعى، ستایش یا نکوهش شده، براى پاسخ دادن به چنین پرسش پیچیده اى کافى نیست؛ چرا که ممکن است در آیات یا روایات دیگرى، مطالبى بر خلاف آن داشته باشیم؛ مثلاً روایتى مربوط به آخر الزمان، توصیه مى کند که «کونوا احلاس بیوتکم»؛(1) فرش خانه هاتان باشید؛ یعنى از خانه بیرون نیایید.

قرآن و جامعه گریزى

در قرآن، آیاتى در ستایش از هجرت و جامعه گریزى داریم که البته آن ها بیانگر ارزش مطلق جامعه گریزى نیستند. (اصحاب کهف ، حضرت ابراهیم و رهبانیت یاران عیسی علیه السلام)

قرآن و جامعه گرایى

اما در جایى که خشنودىِ خدا در بازگشت به جامعه است، براى هدایت دیگران و معاشرت با آن ها، رهبانیت و دیرنشینى، ارزشى ندارد.


بدون شک، بیش تر کمالات انسان، در سایه اجتماع حاصل مى شود و بدون آن، انسان از چنین کمالاتى محروم خواهد ماند؛ اما این بدان معنا نیست که بگوییم: اجتماع داراى ارزش مطلق است؛ چرا که ارزش زندگىِ اجتماعى، مشروط به هم زیستىِ افراد و گروه هاى خاصى است، براساسى خاص و با انیگزه اى خاص.

زندگىِ اجتماعى، از نظر اسلام، هدف نیست و ارزش مطلق ندارد، بلکه وسیله اى است براى تأمین ارزش هاى بالاتر. بنابراین، ارزش آن نسبى است. حتى در عالى ترین جامعه ایده آلى که در زمان ولى عصر(عج) تشکیل مى شود، زندگىِ اجتماعى، خودبه خود، اصالت ندارد، بلکه تشکیل جامعه براى این است که زمینه رشد معنوى براى هر فرد، بهتر فراهم شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۰
مشکات

روایات اسلامى حاکى از تأثیر عمیق صفات اخلاقى در زندگى فردى و اجتماعى انسانها است که در ذیل به قسمتى از این احادیث پرمعنى اشاره مى ‏شود:

1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «فى‏ سِعَةِ الْاخْلاقِ کُنُوزُ الْارْزاقِ؛ گنجهاى روزیها، در اخلاق خوب و گسترده، نهفته شده است!» بحار، ج 75، ص 53.

2- در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم: «حُسْنُ الْخُلْقِ یَزیدُ فِى‏الرِّزْقِ؛

حسن خلق، روزى را زیاد مى ‏کند . بحار، ج 68، ص 396.

 

3- در حدیث دیگرى از على علیه السلام درباره تأثیر حسن اخلاق در جلب و جذب مردم به استحکام رابطه دوستى در میان آنها چنین آمده است:

 «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ کَثُرَ مُحِبُّوهُ وَآنَسَتِ النُّفُوسُ بِهِ؛ کسى که اخلاقش نیکو باشد، دوستانش فراوان مى‏شوند و مردم به او انس مى‏گیرند. . غررالحکم.

4- باز در حدیث دیگرى از امام ششم، امام صادق علیه السلام این معنى با صراحت بیشترى آمده، مى‏فرماید:

 «انَّ الْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارِ وَیَزیدانِ فِى الْاعْمارِ؛ نیکوکارى و حسن اخلاق، خانه‏ها (و شهرها) را آباد و عمرها را زیاد مى‏کند! بحار، ج 68، ص 395.

شک نیست که عمران و آبادى در سایه اتّحاد و صمیمیّت و همکارى در میان قشرهاى جامعه به وجود مى‏آید، و آنچه باعث تحکیم این امور شود، از عوامل مهمّ عمران و آبادى خواهد بود.

طول عمر نیز مولود آرامش فکر و آسودگى خیال و جلوگیرى از فقر و همکارى و همبستگى اجتماعى است و این امور در سایه اخلاق به دست مى ‏آید.

5- در همین رابطه، در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آمده است که فرمود: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ؛ اخلاق خوب پیوند محبّت و دوستى را محکم مى‏کند. . بحار، ج 74، ص 148.

و نیز در احادیث متعدّدى درباره تأثیر سوء خلق در ایجاد نفرت اجتماعى و پراکندگى مردم، و تنگى معیشت و سلب آرامش و آسایش مطالب فراوانى آمده است؛ از جمله:

6- در حدیثى از على علیه السلام مى‏خوانیم: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ ضاقَ رِزْقُهُ؛ کسى که اخلاقش بد باشد، روزى او تنگ مى‏شود! غررالحکم.

7- و نیز از همان حضرت آمده است که فرمود: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ اعْوَزَهُ الصَّدیْقُ‏ وَالَرَّفیْقُ؛ کسى که بد اخلاق باشد دوستان و رفیقان او پراکنده مى‏شوند و او را رها مى‏کنند غررالحکم.

8-  باز از همان حضرت آمده است: «سُوْءُ الْخُلْقِ نَکِدُ الْعَیْشِ وَعَذابُ النَّفْسِ؛ اخلاق بد موجب سختى و تنگى زندگى و ناراحتى روح و وجدان مى‏شود.» غررالحکم.

9- از امیرمؤمنان على علیه السلام پرسیدند: «مَنْ ادْوَمُ النَّاسِ غَمّاً؛ چه کسى غم و اندوهش از همه بیشتر است؟» قال علیه السلام: «اسْوَئُهُمْ خُلْقاً! فرمود: کسى که از همه اخلاقش بدتر است!» . مستدرک الوسائل، ج 2، ص 338( چاپ قدیم).

10- و بالاخره در حدیثى مى‏خوانیم که لقمان حکیم به فرزندش چنین نصیحت مى‏کرد: «ایَّاکَ وَالضَّجْرَ وَسُوْءَ الْخُلْقِ وَقِلَّةَ الصَّبْرِ فَلایَسْتَقیمُ عَلى‏ هذِهِ الْخِصالِ صاحِبٌ؛ از بى‏حوصلگى و سوء خلق و کم صبرى بپرهیز که با داشتن این صفات بد، دوستى براى تو باقى نمى‏ماند!» بحار، ج 10، ص 419.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۲۸
مشکات

به گزارش روابط عمومی موسسه امام خمینی ره همایش ملی سبک زندگی اسلامی روز پنج شنبه 25 بهمن ماه 1391 در تالار  مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.

معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با همکاری پارک علم و فناوری و مرکز رشد واحدهای فن‌آور علوم انسانی اولین «همایش ملی سبک زندگی اسلامی» را برگزار کرد.

در ابتدای همایش جناب حجت‌الاسلام والمسلمین میردریکوندی دبیر علمی همایش گزارش کاملی از دریافت مقالات و ارزیابی و در نهایت انتخاب 18 مقاله برتر با موضوعات سبک زندگی اسلامی ارائه نمود، که 4 مقاله صبح ارائه شد و 14 مقاله در نوبت عصر ارائه ‌گردید.

اولین مقاله توسط آقای مجتبی فیضی با موضوع درآمدی بر سبک زندگی ارائه گردید. دومین مقاله توسط آقای غفار شاهدی با موضوع بررسی سیره امت اسلامی در برخورد با ملل و ادیان دیگر در حوزه روابط و مناسبات (با تکیه بر سیره پیامبر اسلامی(ص)) ارائه شد. سومین مقاله را خانم فاطمه سادات موسوی با موضوع اخلاق تحصیل زنان ارائه کرد. مقاله چهارم توسط آقای محمدباقر ولی‌زاده با عنوان «محرمیت و حریم خصوصی، یک ارزش کلیدی اخلاقی در ساختار فضایی خانه‌های سنتی ایران» ارائه گردید و سپس آقای دکتر مهدوی‌نژاد معاون محترم پژوهش و فن‌آوری وزارت علوم سخنرانی کوتاهی داشته و اشاره کرد که سبک زندگی اسلامی به‌ویژه با بیداری کشورهای اسلامی باید ارائه شود

وی افزود: علوم انسانی در تبیین سبک زندگی در ارتباطات و مسکن و کار و هنر باید بتواند آن را در زندگی مردم وارد کند.

پس از سخنرانی دکرت مهدوی‌نژاد، میزگرد علمی با عنوان «مقایسه سبک زندگی اسلامی و غربی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید مهدوی کنی، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی و دکتر محمد فنایی برگزار شد و کارشناسان به نظریه‌پردازی پیرامون چیستی و ضرورت سبک زندگی متناسب با آموزه‌های اسلامی مطرح کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۳۸
مشکات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۴۵
مشکات

آیت‌الله مصباح یزدی تأکید کرد: در حال حاضر نمی‌توان منتظر شد تا نظریه‌پردازی و برنامه‌سازی جامعی برای اجرا فراهم شود. برای این‌که به نیازهای فوری و ضروری جامعه پاسخ داده شود، باید گروهی مسایل را اولویت‌بندی کنند و آن‌هایی را که تأثیر بیشتری بر فرهنگ و رفتار جامعه دارند گلچین و بررسی کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی، ایشان در مصاحبه با برگزارکنندگان همایش ملی سبک زندگی در پاسخ به چیستی مفهوم سبک زندگی اسلامی گفت: واژه سبک زندگی که به عنوان یک واژه کلیدی در ادبیات امروزین مطرح شده است به لحاظ لغوی و موارد استعمال بسیار گسترش یافته است و به رفتارهای خاصی که فرد برای زندگی خود انتخاب می‌کند تا رفتارهای خانوادگی، محلی، شهری، کشوری و بین‌المللی قابل اطلاق است. از این جهت می‌شود سبک زندگی را به ویژگیهای رفتاری انسان تعریف کرد و به حسب اختلاف ویژگی‌ها، سبکهای متعددی را در نظر گرفت.

آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به تقسیم‌بندی‌ها و برشمردن زوایای مختلف سبک زندگی، گفت: نخستین تقسیم‌بندی از لحاظ گستره متعلق است که سبک زندگی فرد، خانواده، یک گروه خاص، اهل یک شهر و منطقه، تا سبک زندگی بین‌المللی را شامل می‌شود. این تقسیم‌بندی در مردم شناسی به کار می‌رود و خود به خود بار ارزشی مثبت یا منفی ندارد و به صورت توصیفی بیان می‌کند که اهل هرمنطقه‌ای چه ویژگی رفتاری دارند.

ایشان در ادامه افزود: تقسیم‌بندی دیگر به لحاظ عواملی است که در ویژگی‌های سبک زندگی مؤثر هستند. این عوامل عبارتند از: عوامل طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی، و عوامل اجتماعی و تاریخی، و نیز عوامل فرهنگی که به نوعی عوامل ارزشی محسوب می‌شوند.

آیت‌الله مصباح یزدی قسم سوم را ارزشی دانست و بیان کرد: در این منظر، روشهای زندگی جوامع مختلف بررسی و ارزش‌گذاری می‌شود که نتیجه آن، به انتخاب روش خوب منتهی می‌شود. آنچه امروز با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مورد نظر است، منظر سوم است. در این دیدگاه فقط بحث توصیفی و تاریخی نیست؛ بلکه منظور این است که ما سبک‌های زندگی را با معیار و سنجش اسلام بررسی و ارزش‌یابی کنیم.

ایشان ادامه داد: در سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی یک فرد منظور نیست؛ بلکه منظور یک رفتار اجتماعی و جمعی است. حال آن‌که در اجتماع نیز تمام افراد ملحوظ نیستند، بلکه یک روش غالب و رایج مورد بحث قرار می‌گیرد. کلمه اسلامی نیز تصریح می‌کند که معیار ما مشخص است و ما از دیدگاه ارزشی بحث می‌کنیم و می‌خواهیم ببینیم که چه سبکی درست است و باید داشته باشیم و چه سبکی غلط است و باید از آن دوری کنیم.

آیت‌الله مصباح یزدی ضوابط ارزش‌یابی به منظور تهیه سبک زندگی اسلامی را دارای متد خاص دانست و گفت: این‌که چه ارزش‌هایی موجود و چه سبک‌هایی در زندگی ما معمول است، نیازمند یک تحقیق جامعه‌شناختی است که باید با متد خاص خود صورت گیرد؛ اما این‌که بدانیم ارزش‌های اسلامی که معیار سنجش است، چیست، این را نمی‌توان با این متد معین کرد.

ایشان در ادامه افزود: پس از این‌که سبک زندگی رایج جامعه را دانستیم، باید ببینیم که این سبک با سبک زندگی اسلامی و ارزش‌هایی که اسلام در رفتار معتبر می‌داند مطابقت دارد یا ندارد و برای آنچه با آن مطابقت ندارد چاره‌جویی کرد تا کمبودهای آن جبران شود و مردم به سوی آن حرکت کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۵۶
مشکات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۴۰
مشکات